خانه بلاگ صفحه 235

از ویدیوی درخواستی تا تلویزیون تعاملی⇐متولی هر که باشد، «ویدیورسانه» قابل حذف نیست

شهاب کاظمی

نمایش خانگی/شهاب کاظمی(قائم مقام گلرنگ رسانه): رسانه خانگی در سالهای اخیر جایگاهی ویژه در کشور ما پیدا کرده است بخصوص با توجه به اینکه برخی از ممیزی هایی که به دلایل مختلف در رسانه ملی باید لحاظ شوند در این رسانه خط قرمز محسوب نمی شوند برخی از کارگردانان به شبکه خانگی به عنوان مجالی برای تحقق ایده های خود می نگرند.

 آنچه به عنوان شبکه خانگی در همه این دو دهه اخیر در ذهن مان بوده عرضه یک سری اقلام اغلب نمایشی از فرمتهایی منسوخ همچون وی.اچ.اس و وی.سی.دی تا فرمت متداول دی.وی.دی بوده است.

 اتفاق تازه ای در ماههای اخیر در حال رخ دادن در این مدیوم است و آن هم اینکه رفته رفته و با راه اندازی سامانه های V.O.D(ویدیوی درخواستی) و IPTV(تلویزیون تعاملی) باید شاهد کمتر شدن کاربرد دی.وی.دی باشیم.

تفاوت در روش عرضه محتوا

اگر بخواهیم به صورت ساده به تعریف این دو سامانه یعنی «ویدیوی درخواستی» و «تلویزیون تعاملی» بپردازیم باید از شباهتهایشان آغاز کنیم. هر دوی این سامانه ها عرضه محتوای تصویری چنان که این روزها در قالب لوح فشرده در دسترس است را پشتیبانی می کنند با این حال در نوع اول یعنی «ویدیوی درخواستی» ارائه محتوا از طریق سامانه های اینترنتی و البته اپلیکیشنهای ارتباطی قابل استفاده در گوشی های همراه صورت می گیرد اما در نوع دوم عرضه محتوا از طریق گیرنده‌های دیجیتالی که از طریق اینترنت با مرکز ارائه خدمات در ارتباط هستند.

ویدیوی درخواستی چند ماهی می شود که در ایران راه اندازی شده و سایتهایی مانند فیلمنت یا آپارات را داریم که همین حالا هم در حال عرضه محصولات تصویری خود به شیوه ویدیوی درخواستی هستند با این حال تلویزیون تعاملی چون نیاز دارد به ایجاد زیرساخت های مخابراتی لازم هنوز راه اندازی نشده است.

اختلافات میان صداوسیما و ارشاد

البته که یکی از دلایل جدی گرفته نشدن هر دو سامانه اختلافاتی بود که میان صداوسیما و وزارت ارشاد بر سر مالکیت اصلی این سامانه ها وجود داشت.

صداوسیما چون حق راه اندازی شبکه های تلویزیونی را در انحصار خود می داند اعتقاد داشت که برای راه اندازی این سامانه ها هم باید همه چیز منطبق بر نظرات مدیران رسانه ملی و با هماهنگی آنها پیش برود. به بیان ساده تر صداوسیما چون هر دو سامانه VOD  و IPTV را در شمول تلویزیون های خصوصی می دانست پس مدیریت آنها را هم از آن خودش می دانست.

با این حال وزارت ارشاد چون این دو سامانه را زیرمجموعه ای از «مدیا» می دانست اعتقاد داشت به مدیریت آنها زیرنظر موسسه رسانه های تصویری.

 ارشاد حتی به طور رسمی موسسه رسانه های تصویری را به عنوان اصلی ترین متولی این سامانه ها معرفی کرد و هفت شرکت را هم به عنوان شرکتهای تأمین زیرساخت معرفی کرد.

لزوم صدور مجوز ویژه برای ارائه محصول از این دو سامانه

یکی از موارد برآمده از اختلاف نظر ارشاد و صداوسیما درباره مالکیت این دو سامانه بحث صدور مجوز برای ارائه محصول از این دو سامانه است.

اگر درنظر گرفته شود که محصولات مختلف تصویری که می‌بایست از این سامانه ها عرضه شوند باید قبل از عرضه مجوز دریافت کنند مجوزشان را چه ارگانی باید صادر کند؟

ارشاد اعتقاد دارد این مجوز را باید آنها صادر کنند و احتمالا در همان شورای پروانه نمایش خانگی اما از آن سو صداوسیما هم فکر می کند که این حق این نهاد است که باید بر ارائه هر محصول تصویری پیش از انتشار نظارت داشته باشد.

حق با کدامیک است؟

تکلیف آنها که تابحال محصول تصویری تولید کرده اند چیست؟

یک نکته مغفول در این ماجرا افزایش چشمگیر رسانه های اینترنتی هستند که تقریبا به شکل همان ویدیوی درخواستی در حال ارائه محصول تصویری هستند.

در همین ماههای اخیر رسانه هایی مانند «آپارات»، «فیلمنت»، «تیوال» و «پلاس» را داشته ایم که به طور مرتب در حال تولید محصولات ویدیویی و عرضه آنها در فضای مجازی هستند و البته که دو رسانه اول با همکاری برخی از شرکتهای ویدیورسانه آرشیوی از محصولات نمایشی را هم به صورت ویدیوی درخواستی ارائه می کنند.

اگر بنا باشد تمامی محصولات ویدیویی مجوز صداوسیما را داشته باشند تکلیف این رسانه ها چیست؟

این رسانه ها تا اینجا با مجوزی که معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد برای رسانه های مجازی صادر کرده فعالیت داشته اند و البته دوری از خط قرمزهای متداول در رسانه ملی باعث شده در مناسبتهایی مانند جشنواره های فیلم و موسیقی و همایش ها و مناسبتهای خاص، محصولاتشان با اقبال مخاطب هم مواجه شود.

متولی اصلی زودتر معرفی شود

به نظر می رسد یکی از دلایل آن که همچنان حرکت در فراگیری این دو سامانه با سرعت پایین انجام می شود بروز همین پرسشهاست. هستند سرمایه گذارانی علاقمند به فعالیت در این دو حیطه که به دلیل مشخص نبودن متولی آن فعلا قید سرمایه گذاری بنیادی را زده اند.

اگر بناست این سامانه که اتفاقا یک سامانه رقیب برای شبکه های ماهواره ای به شمار می رود با قدرت در سراسر ایران راه اندازی شود باید هر چه زودتر متولی اصلی آن مشخص شود.

خطر حذف ویدیورسانه

یکی از اصلی ترین مباحث مربوط به راه اندازی سامانه های ویدیوی درخواستی و تلویزیون تعاملی همان بحث نقش شرکتهای ویدیورسانه در راه اندازی فراگیر این سامانه هاست. شرکتهای ویدیورسانه اعتقاد دارند آنها هستند که می بایست به طور مستقیم شرکت زیرساخت موردنظر برای ارائه ویدیوی درخواستی یا تلویزیون تعاملی را انتخاب کنند.

این یک واقعیت است که راه اندازی تلویزیون تعاملی یا ویدیوی درخواستی بدون اتصال به آرشیوی کامل ار محصولات نمایشی امکانپذیر نیست. این آرشیو هم در اختیار شرکتهای فعال در عرصه شبکه خانگی است. در این شرایط طبیعی است که شرکتهای ویدیورسانه خواهند بود که به این سامانه ها جهت می دهند.

اگر جز این باشد یعنی اگر سیاستگذاری به سمت حذف ویدیورسانه ها برود قطعا نه ویدیوی درخواستی پا خواهد گرفت و نه تلویزیون تعاملی.

فرمت کلاسیک از بین نخواهد رفت

در بحث این دو سامانه نکته ای هم به اشتباه طرح می شود از این منظر که اینها باعث از بین رفتن فرمت کلاسیک عرضه فیلم یعنی ارائه آثار از طریق لوح فشرده می شوند. به عنوان کسی که سالهاست در این حیطه در حال فعالیت می توانم بگویم نه فقط در ایران بلکه در کشورهایی که سالهاست این سامانه را راه اندازی کرده اند نیز با از بین رفتن فرمتهای کلاسیک تر مواجه نبوده ایم.

اتفاقا همواره طیفی از علاقمندان سینما هستند که به جمع آوری آرشیو علاقه دارند و آنها همواره به سمت خرید نسخه های اصلی می روند پس نگرانی برخی از تولیدکنندگان دی.وی.دی که این سامانه ها را رقیب خود می بینند بی معناست آن هم در کشور ما که قطعا راه اندازی این سامانه ها تا فراگیری کامل سالها طول خواهد کشید.

فرهنگ سازی همچنان الویت دارد

درباره اینکه آیا این سامانه ها باعث افزایش میل به خرید نسخه های قانونی می شود هم باید بگویم وقتی در شرایط فعلی اینکه فکر کنیم این سامانه های جدید، انقلابی در این عرصه ایجاد می کنند کمی خوش خیالی است.

این سامانه ها هم تأثیرگذارند اما مهمتر از آن توجیه مخاطبان درباره خرید نسخه های اصلی و دوری از رفتن به سمت استفاده از نسخه های کپی است. همین حالا هم که برخی سایتها در حیطه ویدیوی درخواستی ورود کرده اند آن قدرها اقبال مخاطبان را نمی بینیم و همچنان دانلود از سایتهای غیرمجاز وجود دارد. پس در کنار ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه این سامانه ها باید باز هم بر روی فرهنگ سازی احترام به حق مولف کار کنیم.

67786.text

افشاگری های یک کارشناس فعال در شبکه خانگی⇐ یک میلیارد خرج خرید رایت «رستاخیز» شده/ رقم رایت ویدیویی فیلم اخیر مجیدی بالغ بر ۵ میلیارد است/حوزه هنری با ارقام نجومی رایت ویدیویی فیلم‌ها را می‌خرد

ویدیوکلوب-نمایش خانگی

نمایش خانگی: در سالهای اخیر شبکه نمایش خانگی برای بسیاری از فعالان در آن بیزنسی سودآور بوده است.

به گزارش نمایش خانگی البته که همین سودآوری سبب ساز آن شده است که برخی از کارگردانان شناخته شده سینما و تلویزیون هم وارد شبکه خانگی شده و برای آن محصول تولید کنند.

تولید و توزیع محصول برای موسسات فعال در شبکه خانگی به دلیل آن که به غیر از موسسه رسانه های تصویری، رقیب دولتی دیگری برایشان وجود نداشته سودآور هم بوده است.

با این حال چند ماهی می شود که برخی از ارگانهای دولتی که پیشتر در سینما و تلویزیون فعال بودند فعالیت خود را در شبکه خانگی گسترده‌تر کرده‌اند و همین گسترده شدن که همراه شده با ورود بودجه‌های هنگفت دولتی به شبکه خانگی باعث بالا رفتن قیمت رایت فیلمها و به دنبال آن عدم توانایی رقابت بخش خصوصی با این ارگانها شده است.

شهاب کاظمی از جمله کارشناسان فعال در شبکه خانگی است که با نگاه انتقادی این حضور را آسیب شناسی کرده است.

حوزه هنري با بالا بردن بي‌دليل رقم کپي‌رايت‌ها، راه را براي شرکت‌هاي توانمند خصوصی بسته است

کاظمی در گفتگویی تفصیلی با “سی نت” با اشاره به حضور گسترده برخی موسسات دولتی و از جمله موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری در شبکه نمایش خانگی گفت: حوزه هنري با بالا بردن بي دليل قيمت کپي رايت‌ها، راه را براي شرکت هاي توانمند خصوصی بسته است. اين اتفاق در شرایطی رخ ميدهد که بدون شک هر شرکت و موسسه‌اي پس از سرمايه‌گزاري بر روي يک محصول درصدد است تا به سوددهي برسد اما دقيقا در حال حاضر برعکس اين اتفاق ميفتد و حوزه هنري با قيمت‌هاي نجومي که براي فيلمها در نظر گرفته بدون شک به سوددهي نخواهد رسيد و عملا یک علامت سوال بزرگ را ایجاد می کند.

بهتر نيست اين پول براي بالا بردن کيفيت محصول و احترام بيشتر به مخاطب خرج شود؟
این مدیر فعال در شبکه خانگی ادامه داد: موسسات خصوصی ديگر هدف و تمرکز خود را بر کيفيت تصويري فيلم‌ها گذاشته‌اند اما حوزه هنري تنها هدفي که دارد بالا بردن غيرمنطقي رقم کپي رايت‌ها هست. با مقايسه اي ساده مي توانيد متوجه اين موضوع شويد که کيفيت فيلم هايي که از موسسات خصوصی در سال جديد عرضه شده چقدر با کيفيت فيلم‌هاي موسسه سوره تفاوت دارد. به نظر شما بهتر نيست اين پول براي بالا بردن کيفيت محصول و احترام بيشتر به مخاطب خرج شود نه بالا بردن قيمت کپي رايت فيلم ها.

با حضور رقبای دولتی بازار رقابتي که نيست هيچ، بلکه يک بازار انحصاري به وجود آمده

شهاب کاظمي با اشاره به یکی از فیلمهای خریداری شده توسط شرکت متبوعش خاطرنشان ساخت: کپي رايت فيلم «نهنگ عنبر» را بنده با قیمتی مناسب خريداري کردم در حالی که مبلغ خریداری شده فیلم فوق به نسبت سایر عناوین سینمایی عرضه شده در شبکه نمایش خانگی، مقرون به صرفه تر است.

کاظمي با اشاره به ارقام بالایی که از سوی برخی موسسات دولتی برای خرید رایت فیلمهای معمولی صرف می شود بیان داشت: اين اتفاق تنها در يک چیز ريشه دارد و آن هم منبع بزرگي چون بودجه دولتي. بدون شک اگر موسسات دولتی، بودجه حمایتی نداشتند و براي دخل و خرج خود برنامه ريزي مي کردند ما مخالف بالا بردن کپي رايت ها نمي‌شدیم به اين دليل که بازار رقابتي مي‌شد ولي الان بازار رقابتي که نيست هيچ، يک بازار انحصاري به وجود آمده و مهم نيست سود فيلم دربيايد؛ بلکه مهم این شده که فقط آثار برتر و پرفروش اکران سينماها خريداري شود.

با حضور شرکتهای دولتی بخش خصوصی شبکه خانگی به بن‌بست می رسد

وی تأکید کرد: وقتي بودجه دولتي باشد و عده اي تنها هدفشان در اختيار گرفتن فيلم ها بدون سود باشد اينجاست که بخش خصوصي به بن‌بست مي خورد. هيچ ناظري هم وجود ندارد که سود و زيان شرکت ها را بررسي کند و اساسا بخش خصوصي نمايش خانگي به ورطه نابودي مي‌رود. شاید عده‌ای نظرشان این که حوزه هنری دارد از فیلم های بخش خصوصی مثل “عصر یخبندان” و “قندون جهیزیه” حمایت می کند اما این قضیه توجیه‌پذیر نیست به این دلیل که وظیفه حمایت از فیلم های بخش خصوصی اول از همه برعهده موسسه رسانه های تصویری است و دوم اینکه در حال حاضر بخش خصوصی در شبکه نمایش خانگی فعال است و اگر هم حمایتی بناست صورت بگیرد دلیلی برای بالا بردن قیمت‌های متعارف نیست.

یک میلیارد خرج خرید رایت “رستاخیز” شده

کاظمی ادامه داد: حوزه هنری وظیفه حمایت از فیلم های مذهبی و ارزشی را دارد همان طور که شنیده شده رایت فیلمی مثل “رستاخیز” را با ملبغ یک میلیارد خریداری می‌کند. واقعا فیلمی که در اکران ۷۰۰-۸۰۰ میلیون تومان فروخته کپی رایتش از نظر منطقی بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان نیست. همین طور فیلمهای کم فروش سینماها که تعدادشان هم کم نیست و در اکران بین ۲۰ میلیون تا ۶۰ میلیون تومان فروش داشته اند توقع حداقل یک سوم از مبلغ فیلمهای گران امسال را دارند یعنی ۱۰۰ میلیون تومان. چیزی که به واقع برای این فیلمها شوخی بزرگیست. فیلم هایی که در اکران تنها با مبلغ ۲۰ میلیون تا ۶۰ میلیون در گیشه همراه هستند؛ در نمایش خانگی اگر موسسه ای به صورت رایگان هم آنها را خریداری کند به پولی که برای تولید دی.وی.دی آنها صرف شده هم نخواهد رسید چه برسد به سوددهی.

وی ادامه داد: یکی از دلایلی که شرکتهای نمایش خانگی از اعلام کردن مبلغ کپی رایت‌ها خودداری می‌کنند همین است که به گوش فیلمهای کم فروش نرسد. اما اگر واقعا به صورت منطقی قیمت کپی رایت هر فیلمی تصویب و مشخص بشود دیگر نیازی به پنهان کردن نیست و آن موقع است که وظیفه و هدف هر موسسه‌ای در شبکه خانگی کاملا شفاف معلوم می‌شود.

رقم رایت ویدیویی “محمد رسول ا..(ص)” بالغ بر ۵ میلیارد است

شهاب کاظمی با اشاره به رقم خرید رایت فیلم “شهرز موشها۲” بیان داشت: “شهر موش ها ۲” مرضيه بروند با قيمت ۸۰۰ ميليون تومان، گران ترين فیلم سال ۹۴ شبکه خانگی بود. البته به احتمال زياد در سال آينده رکورد خرید “شهر موشها” می شکند چون شنيده مي شود رقم کپي رايت فيلم “محمد رسول ا..(ص)” بالغ بر ۵ ميليارد است. رقمي که تنها موسسات دولتي توان پرداخت آن را دارند؛ موسساتي که دنبال سود نيستند و تنها وظیفه دارند اين رقم را پرداخت کنند تا مالکيت فيلم به دست آنها برسد.