نمایش خانگی: سعید چاری نویسنده و کارگردانی که آثاری سینمایی همچون «تنها صداست که میماند» و «فیلسوفهای احمق» را آماده اکران دارد اخیرا درگیر ساخت فیلم-سریال «یک هفت پنج» بوده که مروری دارد بر ماجرای 175 غواص شهید.
چاری که در سالهای گذشته تجربه تولید محصولاتی مانند «دهه شصتی ها» و «پشت دیوار باقیست» را برای شبکه خانگی داشته است درباره بازگشت مالی تولید فیلم در این مدیوم به سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» گفت: اوضاع مالی شبکه خانگی افتضاح است و در اغلب موارد تهیه کننده بدهکار شرکت پخش میشود!!! البته این بدهکاری هم پشت پرده خود را دارد.
وی در توصیف این وضعیت ادامه داد: من در سالهای 93 و 94 به ترتیب درام «پشت دیوار باقیست» و کمدی «دهه شصتیها» را به شبکه خانگی عرضه کردم و در مورد «دهه شصتیها» مطمئن بودم که فروش خوب بوده چون داده های میدانی که در نقاط مختلف شهر گرفته بودیم حکایت داشت از فروش بالای محصول اما مشکل اینجا بود به همان اندازه که فروش ارژینال داشتیم فروش نسخه های قاچاق و در طرف مقابل عرضه محصول در سایتهای غیرمجاز را هم داشتیم. شاید باورتان نشود اما همان «دهه شصتیها» دو روز قبل از انتشار رسمی در اینترنت عرضه شده بود.
سعید چاری خاطرنشان ساخت: البته اوضاع شرکتهای پخش با اوضاع تهیه کننده تفاوت میکند چون این شرکتها از یک طرف آمار فروش محصولات دستشان است و آمار را آن طوری که لازم است(!!) اعلام میکنند و از طرف دیگر با گرفتن اسپانسر محصول را پخش میکنند و در نتیجه به سودی نسبی می رسند.
چاری افزود: به غیر از دانلودهای غیرمجاز و شبکه های ماهواره ای که فیلمها را رایگان پخش میکنند هنگام کار در شبکه خانگی متوجه نکته ای شدم درباره آمار عجیب و غریب فروش. مسأله اینجاست که بعضا دیده شده به هنگام پخش یک فیلم، هولوگرامهای باقیمانده از فیلمهای دیگر را روی آن میزنند. به بیان دیگر شرکتی یک فیلم خاص را با هولوگرامهای قبلی در تیراژ 100 هزارنسخه بیرون میدهد اما به تهیه کننده میگوید تیراژ فیلمت 50 هزار است و بیشتر از 50 هزار هولوگرام نزده ایم. از آن سو وقتی بعد از پایان عرضه نزدیک به 45 هزار نسخه برگشت میخورد بجای آن که بگویند 55 هزار نسخه فروش رفته میگویند فقط 5 هزار نسخه فروخته ایم!!! این مسأله ایست که به نظر میرسد ارشاد به طور جدی باید به آن ورود کند.
این کارگردان تأکید کرد: در شبکه خانگی مثل سینما نیست که در سالهای اخیر آمار مکانیزه فروش بلیت اعلام میشود. تنها منبع اعلام آمار خود شرکتهای پخش هستند که سعی میکنند آمار را طوری به تهیه کننده اعلام کنند که به نفع خودشان باشد. البته در این بین تهیه کنندگانی که در پخش محصول شریک نمیشوند و رایت فیلم را با رقمی ثابت واگذار میکنند ریسک شان کمتر است و البته تهیه کنندگانی که اسپانسر داشته باشند قطعا به سود میرسند.
چاری ادامه داد: سریالهایی که برای شبکه خانگی تولید شده اند اغلب یک یا چند اسپانسر دارند مثلا یکی از همین ملودرامهایی که اخیرا عرضه شده از اسپانسر خودرو تا عطر در آن به چشم میخورد. شاید یک دلیل اینکه خودم بعد از ساخت دو فیلم برای شبکه خانگی با وجود پیشنهاد سراغ سریال سازی برای این مدیوم نیامدم همین بود که شفافیت چندانی در آن ندیدم یعنی واقعا نمی شد به طور دقیق به نتیجه گیری رسید که چقدر مخاطب داری.
سعید چاری با اشاره به یکی دیگر از مشکلات شبکه خانگی که به دریافت پروانه نمایش خانگی از سوی کارگردانانی است که پیشتر برای دریافت پروانه سینمایی اقدام کرده اند و به بن بست خورده اند به «نمایش خانگی» گفت: گرفتن پروانه خانگی یا ویدیویی ترفندی شده برای آن که برخی کارگردانان گرفتار در ممیزی با پروانه ویدیویی فیلمنامه شان را بسازند. این کارگردانان بعدتر به هنگام دریافت پروانه نمایش است که اگر درجه الف بگیرند آن گاه میتوانند درخواست پروانه سینمایی دهند و در نهایت اکران سینمایی بگیرند. این روند چون راهی میان بر برای گرفتن پروانه نمایش سینمایی است برخی اوقات باعث سوءاستفاده هایی شده است.
چاری درباره برخی طرحهایی که برای شبکه خانگی داشته اظهار داشت: یک بار در یک مجموعه فیلم ویدیویی طرح جالبی داشتم درباره «قوز بالا قوز» و افسانه هایی که درباره زندگی «اجنه در حمام»های قدیمی وجود داشته. خیلی دلم میخواست از دل این طرح یک فیلم کمدی-ترسناک بیرون بکشم اما متأسفانه مجوزش صادر نشد چون با طرح مسأله جن مشکل داشتند.
وی خاطرنشان ساخت: در این سالها چند بار به سرم زد که بخشی از اتفاقات پشت پرده توزیع فیلم در شبکه خانگی را در یک کمدی ارائه دهم و حتی در این باره صحبتهای مقدماتی را با حمید لولایی و فتحعلی اویسی برای حضور در این کمدی داشته ام. شاید روزی کمدی پشت پرده شبکه خانگی را ساختم.
سلام. کی داره از فساد و عدم شفافیت حرف میزنه؟! خودشون تپه ای درنوردیده باقی نذاشتن. چطور شما به بهانه چهره کردن آدما، کلی پول ازشون میگیری،و امید واهی میدی، بد نیست؟ دیگ به دیگچه میگه روت سیاه…