نمایش خانگی: یک روز بعد از عرضه قسمت یازدهم سریال «عاشقانه» بیمنطق بودن اتفاقها، دم دستی بودن حوادث و گاف های مختلف باعث شد که صفحه اینستاگرام منوچهر هادی به محل اعتراض مخاطبان این سریال تبدیل شود و این کارگردان را وادار کند تا برای این همه اعتراض، به فکر پاسخ مناسب بیفتد.
به گزارش سایت خبری-تحلیلی «نمایش خانگی» و به نقل از «هفت صبح» ماجرا از این قرار بود که بعد از کشته شدن گیسو توسط پگاه در قسمت دهم، سهیل به خانه گیسو میرود و با جنازه او روبهرو میشود. او از ترس آنجا را ترک میکند. در خانه مدام کابوس میبیند. برای همین برمیگردد.
با دیدن ساعت پگاه در خانه گیسو متوجه میشود که قاتل اوست. بعد هم جنازه را لای یک پتو میپیچد، تمام آثار قتل را پاک میکند و از طبقه هفتم او را پایین میاورد و داخل صندوق عقب ماشین میاندازد. در پاسخ به سوال سرایدار که از او میپرسد چرا سوار ماشین گیسو شده میگوید که برادرش است و او هم خیلی راحت میپذیرد و … سهیل جنازه گیسو را میبرد بیرون شهر ول میکند و اثر انگشتش را از روی ماشین پاک میکند و میرود.
معترضان چه میگویند؟
مخاطبان معترض در کامنت هایشان نوشتهاند که منوچهر هادی با ردیف کردن یک سری اتفاق بیمنطق، به شعور آنها توهین کرده. اکثر انتقادها درباره قتل گیسو و حمل جنازه توسط سهیل است. معترضان نوشتهاند براساس اطلاعاتی که سریال از ابتدا درباره شخصیت سهیل به آنها داده، طبیعتا چنین آدم ساده و احساساتی نمیتواند مثل یک قاتل جنایتکار رفتار کند و یک جنازه را تا این حد بیرحمانه با خودش تا بیرون شهر ببرد و رها کند.
مسئله دیگر اینکه که براساس کدام منطق یک آدم میتواند یک جنازه را رای پتو بپیچد و از طبقه هفتم یک مجتمع بزرگ تا پارکینگ ببرد بدون اینکه دوربین حرکاتش را ثبت کند یا کسی او را میان راه ببیند؟ یک سری دیگر نسبت به شیوه ورود رضا به داخل خانه گیسو اعتراض کرده و نوشتهاند شخصتی با ویژگیهای رضا چطور میتواند مثل یک دزد انقدر راحت در خانه را با کند؟ یا اصلا در یک آپارتمان مدل بالا در یک مجتمع بزرگ با آن همه قفل و لوازم امنیتی مگر میشود با یک میله باز شود؟
قابل حدس بودن پایان
مشکل بخش مهمی از مخاطبان که به صورت اعتراض در کامنتهای اینستاگرام منوچهر هادی منتشر شده این است که سریال به هیچ وجه غافلگیر کننده نیست. همه ازهمین الان حدس زدهاند که قتل تقصیر پگاه نیست و درست بعد از خروج پگاه از خانه گیسو، همسر سابقش مجددا وارد خانه شده و از شرایط استفاده کرده و او را به قتل رسانده.
مخاطبان حتی حدس زدهاند که سهیل بعد از اینکه متوجه میشود قاتل پگاه است، قتل را به گردن میگیرد و درست زمانی که قرار است اعدام شود، سر و کله همسر سابق گیسو پیدا میشود و … یک عده هم حدس زدهاند که گیسو نمرده و حتما در همان خرابهها به هوش میاید، برمیگردد و قصه تغییر میکند. البته این حدس مخالفان زیادی دارد.مخالفان میگویند که حتی اگر گیسو همان موقع هم نمرده باشد باز هم با ضربههایی که سهیل در راه پله ها به سرش وارد کرده حتما ضربه مغزی شده. چند نفر هم نوشتهاند که اگر گیسو نمرده باشد واقعا باید به منطق سریال شک کرد.
ضعف فیلمنامه و استفاده بیجا از ستارهها
انتقادها صرفا به قسمت یازدهم محدود نشد و پای مسائل دیگری هم در کامنتها به میان آمده. بخش مهمی از مخاطبان نسبت به طولانی شدن بیدلیل قصه اعتراض کردند و نوشتند که بعد از گذشت این همه قسمت، هنوز نمیدانند سریال قرار است چه حرفی برای گفتن داشته باشد. ک نفر نوشته:«میگن سریال 15 قسمتیه. الان یازده قسمت گذشته هنوز داستان راه اصلیشو پیدا نکرده. معلوم نیست چه خطی داشته و کلا داستان خاصی نداشت.
بعدش فقط چهار قسمت مونده هنوز نمیدویم قضیه چیه.» بعضیها نوشته اند که در یک سریال حداقل باید در هر قسمت سه تا سکانس جذاب و مهم وجود داشته باشد اما در عاشقانه چنین چیزی وجود ندارد و مدام با خواب و خیال و کلیپ موسیقی، همه چز کش میآید. بعضیها به نبود انسجام در فیلمنامه اعتراض کرده و نوشتهاند که اتفاقات سریال کاملا دور از واقعیت هستند. هنوز گره دزدیده شدن گیسو باز نشده یک گره دیگر بسته میشود و همه چیز مدام کش پیدا مکند تا وقت مخاطبان تلف شود.
سانسورها
بخشی از اعتراضها به سانسورهای موجود در سریال برمیگردد. از قسمت دوم به بعد یک مرتبه حجاب زنان دستخوش تغییر شد و به ناشیانهترین حالت ممکن سعی کردند که موهای آنها را بپوشانند. درست است که منوچهر هادی بارها راجع به سانسورهای عجیب در سریالش ابراز ناراحتی و تاسف کرد اما مخاطبان کماکان از این ماجرا ناراحتند و همه را از چشم کارگردان میببینند. خیلیها نوشتهاند که متوجه حساسیتهای وزارت ارشاد و اعمال این سانسورها از سوی آنها هستند اما انتظار داشتند که منوچهرهادی خط قرمزها را بشناسد و یک مقدار بیشتر مراعات کند یا وقتی متوجه حساسیتها شد از یک جایی به بعد جلوی این مسئله را در حین ضبط سریال میگرفت.
بعضیها نوشتهاند که اصلاح روسری خانمها به شدت اعصابشان را بهم ریخته. بعضیهای دیگر اعتراض کردهاند که منوچهر هادی که از ممیزیها و سانسورها اطلاع دارد اصلا نباید دست روی این سناریو میگذاشته یا حالا که قرار بر اصلاح حجابها بوده باید سعی میکرده تا این اصلاحات به بهتررین شکل ممکن انجام دهد تا مخاطبان از تماشای این حجم شلختگی خسته نشوند.
پاسخ کارگردان
منوچهر هادی بعد از مواجه شدن با این حجم اعتراض نسبت به قسمت یازدهم سریالش پستی منتشر کرد و در آن به بعضی از اعتراضها جواب داد. او درباره ایرادهایی که به محتوای قسمت یازدهم گرفته شد، فقط نوشت که اگر معترضان تا پایان سریال صبر کنند و متوجه قضاوت زودهنگام خودشان میشوند. او الان نمیتواند پاسخی به آنها بدهد چون قصه لو میرود. بعد هم ماجرا را به سمت و سوی سخت بودن شرایط تولید برد و نوشت که پروژه در سختترین شرایط تولید به لحاظ مالی و مدیریتی ساخته شده و آنها با مشکلات مالی که گریبان پروژه را گرفته بود توانستهاند کار را پیش ببرند.
او مجددا نوشته که سانسورها واقعا به کیفت کار آنها لطمه وارد کرده. در بخش دیگری از صحبتهایش به اختلافات شدید تهیه کننده اول سریال با یکی از سرمایهگذاران اشاره کرده و نوشته که هنوز هم مشکلات حل نشده و نهایتا توضیح داده که برای فضل دوم سریال حاضر به همکاری نیست چون اختلافات ادامه دارد و هیچ مدیریتی وجود ندارد.
[…] […]