خانه بلاگ صفحه 10

صدور پروانه همکاری آزاده صمدی با سمپات #ماجرای_نیمروز+صدور دو پروانه دیگر

نمایش خانگی/هانیه مظفری: شورای صدور پروانه ساخت آثار غیر سینمایی با ساخت دو عنوان فیلم‌نامه بلند داستانی و یک عنوان فیلم‌نامه مستند بلند موافقت کرد.

از جمله فیلم‌های ویدیویی پروانه گرفته #ترس_از_اشکهای_واقعی نام دارد که تهیه‌کننده اش آزاده صمدی است به کارگردانی امیراحمد قزوینی که در فیلم ماجرای نیمروز نقش سمپات دستگیرشده منافقین را بازی می‌کرد…

فهرست پروانه‌های صادره به شرح زیر است:

–فیلم بلند داستانی «ترس از اشک‌های واقعی» به تهیه‌کنندگی آزاده صمدی، کارگردانی و نویسندگی امیر احمد قزوینی

–فیلم بلند داستانی «آرزوی اسب چوبی» به تهیه‌کنندگی پیام مهرنوش، کارگردانی کمال حاج دینی مقدم و نویسندگی کمال حاج دینی مقدم و مجید حاتمی

— مستند بلند «حوت» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی سالار نسبی طهرانی

برگزاری پویش ملی از زرد تا سبز در نمایشگاه کتاب

نمایش خانگی/مرتضی کوه مسکن: اردوی بازدید از نمایشگاه بین‌المللی کتاب با حضور کودکان و نوجوانان مراکز مشاوره و کودکان دارای نیازهای ویژه (اوتیسم، کم‌توجهی_بیش‌فعالی) با حضور خانواده‌ها و درمانگران سه‌شنبه ۲۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۲ توسط کلینیک سیمرغ شفابخش نریمان، مرکز جامع توانبخشی کودکان نیازهای ویژه با همکاری نشر افق، حوزه هنری و غرفه بچه‌های مسجد برگزار شد.

این اردوی یک روزه که برای نخستین بار با حضور فعال و موثر کادر درمان در عرصه‌های فرهنگی هنری برگزار شد یک گام مهم در آغاز یک پویش ملی بود.

محمدرضا حقدوست، پژوهشگر، نویسنده و مشاور که بعنوان مدیراجرایی در این اردو حضور داشت، از آغاز یک پویش ملی به همت روانشناسان و درمانگران حوزه کودک و نوجوان خبر داد. پویش 《از زرد تا سبز》 یک پویش ملی در جهت ارتقای سطح سلامت روانی و رشد روانی اجتماعی کودکان است که با شعار 《روانشناسی برای همه》 قصد دارد تا با ترویج و نشر مطالب تخصصی و علمی در حوزه روانشناسی فردی، فعالیت‌های فرهنگی هنری را با حضور کادر درمان و با رویکردهای تخصصی جهت رشد شناختی کودکان برگزار نماید.

حقدوست درباره این پویش مطرح کرد: روانشناسی زرد، خزانی بی رحم در باغ سبز خودآگاهی‌ست. ازین رو نام از زرد تا سبز را برگزیدم تا با همت اساتید و پژوهشگران فعال بتوانیم روانشناسی را در سطح جامعه گسترش دهیم.

همچنین در ادامه گفت: جامعه‌ای که از درمان و مشاوره گریزان باشد همواره در چنگال بیماری خواهد بود. مهم‌ترین رسالت این پویش، حضور موثر کادر درمان در فعالیت‌های فرهنگی هنری ویژه کودکان و نوجوانان و خانواده‌هاست تا هدف روانشناسی برای همه در جامعه محقق شود.

در این اردو، کودکان اتیسم و ADHD به همراه درمانگران و سایر کودکان و نوجوانان با مشاوران خود از غرفه‌های کتاب بازدید کردند. در غرفه نشر افق با حضور خانم‌دکتر مرضیه قانعی(درمانگر کودک و نوجوان) و خانم مهسا روح افزا (درمانگر اوتیسم) به تصویرگری و نقاشی با رویکرد درمانی پرداختند و در غرفه بچه‌های مسجد، دکتر مجید ابراهیم پور (رییس کلینیک شفابخش) به همراه کودکان و نوجوانان کارگاه تئاتر درمانی و قصه درمانی با عروسک‌های مختلف جهت مشارکت، کارگروهی و افزایش تمرکز شنیداری برگزار کردند و جلسه پرسش و پاسخ والدین درباره مسائل تربیتی و بلوغ در غرفه حوزه هنری با حضور دکتر حسین زندی‌فر (دکترای روانشناسی بالینی) برگزار شد.

حقدوست درباره چشم انداز این پویش گفت:هدف ما، یک پویش ملی‌ست تا فرهنگ مشاوره و بینش درست نسبت به مسئله درمان در سطح کشور تبیین شود.

همچنین حقدوست از افتتاح رسمی کلینیک سیمرغ شفابخش نریمان و باشگاه جستارهای روانشناسی در هفته‌های آتی خبر داد.

#سیاهچاله و تولید حرفه‌ای در شماتت خام‌فروشی!

نمایش خانگی/شهاب کاظمی: درباره مضرات اقتصاد نفتی و بوروکراسی شکل گرفته حول استخراج و فروش نفت و دیگر ثروت‌های طبیعی، فراوان مقاله نوشته شده و بسیار پژوهش انجام گرفته و هزاران ساعت سخنرانی صورت پذیرفته است.

سالها پیش عبدالرضا کاهانی در وجهی نمادین و با مرکزیت مردی که بدنش، کلیه تولید میکند، سعی کرد اثرات وابستگی اقتصادی به نفت‌فروشی را در فیلم #هیچ نشان دهد.

سریال #سیاه‌چاله به گونه‌ای خیلی مستقیم تر از هیچ کاهانی و با گوشه چشمی به ماجرایی واقعی به مرور رفتارهای خانواده ای می‌پردازد که به دنبال استخراج غیرقانونی نفت از لوله انتقالی هستند که از زیر خانه قمرخانمی آنها می‌گذرد…

سیاه‌چاله از منظر متنی سریالی به شمار می‌رود که ماده داستانی لازم برای یک سریال کمدی از نوع کدر را در خود دارد. دست و پا زدن های آدم‌ها برای آن که خیلی زود با حفاری به لوله نفت رسیده و با نفت‌فروشی اندکی از مشکلات اقتصادی خود را رفع و رجوع کنند بیش از همه می‌تواند یادآور رفتارهای ایرانیان در جامعه ای باشد که با آویزان شدن به یک ارگان متصل و مثلا استخدام در آن می‌توان شرایط زندگی بهتر را فراهم کرد.

حسین نمازی کارگردان سیاه‌چاله که قبلا در فیلم شادروان نیز مرکزیت داستان را به یک خانواده حاشیه نشین اختصاص داده بود حالا در سیاه چاله نیز همان الگو را مورد استفاده قرار داده…

حضور سعید خانی به عنوان تهیه‌کننده سبب ساز آن شده که هم بازیگران حرفه‌ای‌تر و پرتعدادتری در سیاه‌چاله باشند و هم در طراحی صحنه و کنارش تصویربرداری با تنوع فضا و تصویر مواجه شویم‌‌؛ اله‌مان‌هایی که شاید مرهون تجربیات همزمان خانی در تولید و پخش شماری از آثار مخاطب‌پسند این سالها باشد.

سیاه‌چاله از آن سریالهایی است که هدفش صرفا خنداندن از نوع قهقهه های بازاری نیست بلکه به دنبال آن است که از دریچه موضوعی همه‌فهم، مساله‌ پرمناقشه اقتصاد نفتی را به گونه ای حلاجی کند و شاید برای همین باشد که گاهی سریال اسباب تاثر می‌شود در تمرکز بر زندگی آدم‌هایی که حتی حاضرند نزدیکان خویش را قربانی جاه‌طلبی کنند؛ چقدر شبیه دولتمردانی که بی هیچ دوراندیشی و فقط با اتکا به فروش نفت و گاز و… اسباب عبور مقطعی از بحران‌ها را فراهم کردند‌.

 

سایه #سریال_خونسرد در ادعاهای یک پزشک برادرکش؟!/پزشک: به تقلید از خونسرد، برادرم را کشتم!/سرپرست نویسندگان: به دنبال توجیه است!/نویسنده سریال: اتفاقی، طبیعی است!

نمایش خانگی/هانیه مظفری: قاتل برادرکش در پرونده جنایت هولناک خیابان فرشته تهران در اعترافات خود ادعا کرد که صحنه‌های جنایتش اقتباسی از #سریال_خون_سرد بوده است!؟ ادعایی که فقط ادعاست و اثبات نشده.

به گزارش نمایش خانگی ، اواخر سالی که گذشت برادرکشی باورنکردنی از طرف پزشک سرشناس تهرانی در خیابان فرشته رخ داد. این پزشک برادر خود را با وعده انتخاب مطب به آنجا کشاند و به مدت سه روز او را در ساختمان چهار طبقه اداری محبوس کرد و در نهایت به روش هولناکی به قتل رساند.

در جزئیات شیوه قتل، پزشک سرشناس تهرانی برادر خود را به صندلی بست و در ابتدا رگ دست و پای او را زد، بعد از قتل نیز جسد را مثله کرده و در نقاط مختلف تهران پخش کرد.

او در تشریح بازسازی صحنه این قتل مدعی شد که شیوه قتل را با کپی‌برداری از سریال «خون سرد» انجام داده و به همان نحوی که در سریال نمایش داده شد مقتول را به صندلی بسته و سپس اقدام به زدن رگ او با تیغ کرده است.

پرونده این جنایت مخوف، توجه‌ها را معطوف به سریال خون سرد به کارگردانی امیرحسین ترابی و تهیه‌کنندگی بهمن کامیار کرد این سریال محصول سال ۱۴۰۱ بوده که تأثیر خود را در کمترین زمان گذاشته است. سریال خون سرد در ژانر پلیسی جنایی به نویسندگی علیرضا عطاالله تبریزی، محمدمهدی عزیزمحمدی، احسان ابراهیمی و امین فرشادمهر است.

علیرضا عطاالله تبریزی سرپرست تیم نویسندگان سریال خون سرد در خصوص سکانس‌های شیوه قتل این سریال بیان کرد: یکی از ویژگی بارزی که این نوع فیلم‌ها دارد  سایکوپد (روان‌‌آزار یا روان‌‌آسیب) و آنتی‌سوشال (اختلال شخصیت ضداجتماعی یا ناهنجاری) است و انگیزه قاتل در این نوع سریال‌های جنایی برخی باورهای فکری و برخی نیز انگیزه شخصی است‌.

وی درخصوص شباهت پرونده پزشک سرشناس تهرانی و برخی سکانس‌های شیوه قتل در سریال خون سرد گفت: هرکسی برای اعمال بد خود به دنبال توجیه می‌گردد، آدم‌ها زمانی که آگاهی‌شان بالا‌تر می‌رود طبیعتاً باید بیشتر از عقل و منطق خود استفاده کنند اما کسی که ضریب هوشی درستی داشته با توجه به اینکه پزشک بوده و دروس سنگین آن را خوانده به دنبال دلیل و مستمسکی برای صحبت‌هایش بوده است.  به عقیده من در ایران در فیلم‌ها یا سریال‌هایی که یک صحنه خشونت‌آمیز دیده می‌شود، بالاخره یک نفر پیدا می‌شود که از دل این ماجرا یک سکانسی را انتخاب کند و دست به یک جنایت بزند‌. این موضوع مختص به جامعه انسانی است و باعث می‌شود بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. با نمایش خشونت هم مردمی از آن آگاه شده و خشونت را از خود باز می‌دارند، هم برخی از آدم‌ها از این موضوع تقلید می‌کنند، مسلماً هدف من به عنوان سرپرست گروه نویسندگان سریال «خون سرد»، کارگردان و تهیه‌کننده این نبوده که فردی را به قتل ترغیب کنیم و هدف‌مان این نخواهد بود.

تبریزی در ادامه افزود: یکی از راه‌های دفع خشونت این است که نشان بدهیم سرانجام اعمال خشونت‌آمیز چگونه خواهد بود و چه اتفاقی در انتها رخ می‌دهد. منتهی در سینما باید از ویژگی‌هایی استفاده کنیم تا مخاطب به آن جذب شود زیرا ما با سینمای جهان مقایسه خواهیم شد و مردم به راحتی می‌توانند انتخاب کنند که قرار است چه فیلمی را مشاهده ‌کنند پس درصدد این هستیم کاری کنیم تا سینما و تلویزیون ایران برای مردم جذاب شود. برادرکشی این پزشک معروف احتمالاً با کینه شخصی بوده است اما در سریال خون سرد، کاراکتر قاتل با کینه‌ای که به آدم‌های مختلف انتقال داده می‌شود مرتکب قتل شده است.

تبریزی در خصوص معیار‌های تیم نویسندگان و هدف آنها در نوشتن سکانس‌های شیوه قتل گفت: می‌خواستیم روش‌هایی داشته باشیم که کمی خاص‌تر باشد تا بتواند کاراکتر این نقش را تکمیل کند، به عقیده من موفقیت فیلم به خاطر این بود که مردم کاراکتر فیلم را دنبال کردند و این موضوعی بود که بسیاری را به دیدن سریال خون سرد جذب کرد.

وی در خصوص اینکه در نقطه تاریک ماجرا، معدود آدم‌هایی در فیلم‌ها و سریال‌ها به شیوه قتل توجه می‌کنند و در جنایت‌های خود از آن الهام می‌گیرند، افزود: چیزی نیست که دل من را قرص کند و بگویم می‌توانم به راحتی این صحنه را به نمایش بگذارم، ساده‌ترین تعریف آن اثر پروانه‌ای است که در تعریف این اثر یک پروانه در مالزی بال می‌زند و ممکن است طی آن در امریکای جنوبی آشوب شود، من هیچ وقت نمی‌توانم بگویم من چه کار می‌توانم بکنم که این اتفاق درست شود چون قبل از همه اینها باید به دیگران خط بدهم، ما کار خودمان را در چهارچوب‌هایی که قانون برایمان تعریف کرده است انجام می‌دهیم و اتفاقاتی که پس از آن رخ می‌دهد را نمی‌توانیم مدیریت کنیم.

محمدمهدی عزیز محمدی نویسنده دیگر سریال خون سرد در خصوص این سریال گفت: برای شروع نگارش سریال خون سرد به دنبال این بودیم که یک سریال کیلر خاص با یک فضای غیرکلیشه‌ای داشته باشیم، زیرا موضوع اغلب سریال کیلر‌ها حول محور قتل زنان است. قرار بود سریال خون سرد اول به نام داتورا به معنای یک مخدر گیاهی باشد، گیاهی که هم از آن زهر تولید می‌شود هم پادزهر، هم تخریبگر است و هم سازنده است، ما درصدد این بودیم که شخصیت اصلی داستان هم  چنین کاراکتری داشته باشد و جنایات او وامدار گذشته سیاهش باشد که اتفاقات نیز از این مرحله شکل می‌گیرد.

وی افزود: قاتل‌های سریالی عموماً یک هنرمند هستند و دوست دارند در کارشان شاعرانگی داشته باشند و مقادیر بسیاری از این نمایش را سمت خودشان روانه کنند و بگویند ما این کار را انجام داده‌ایم! هر کدام از این قاتل‌ها، امضای خاصی دارند و طراحی ما در این سریال بر این اساس بود که قاتل تصور می‌کرد خون همه سوژه‌هایش نجس و آلوده است و قصد داشت تا آنها را پاک کند و با زالو کثافت وجودی‌شان را از بین ببرد تا پاک و منزه به بهشت وارد شوند.

عزیزمحمدی در خصوص این رویداد و شباهت آن به پرونده پزشک برادرکش گفت: همواره جنگی که در سینما وجود دارد این است که سینما واقعیت را می‌سازد یا واقعیت سینما را! یک بار دیگر در شباهت پرونده برادرکشی پزشک سرشناس و کاراکتر معروف سریال خون سرد به این موضوع برخوردیم و این موضوع اولین بار نیست که تکرار شده است. به هر حال ضربه‌های آن در فضای جنایی بیشتر خواهد بود و این گریزناپذیر است. این اتفاق تلخی که رخ داد موردی نبود که به آن فکر نکرده باشیم و کاملاً طبیعی است، زیرا هنر مانند فیلی در تاریکی است و هر کسی از ظن خود به آن می‌نگرد، قسمت‌هایی از خودش را در این موضوع می‌بیند که احتمالاً به آن پرداخته نشده است و نمایش آن به فرد جسارت می‌دهد که این کار را تقلید کند…تصور من این است که رخداد این مسأله، موضوع غیرقابل درک و پیش‌بینی نبوده است، منتهی من فکر نمی‌کردم تأثیر آن به این سرعت و شدت باشد. من عقیده دارم تپش‌های ژانر جنایی فیلم و سریال برای جامعه بیشتر است، آن هم جامعه‌ای که تجربه زیادی در این خصوص دارد. ما نمی‌توانیم با سرپوش گذاشتن روی حوادث و امور جنایی آنها را نادیده بگیریم. زمانی هم که به این امور پرداخته می‌شود برخی با آن همزادپنداری خواهند کرد. فیلم خانه پدری به کارگردانی و تهیه‌کنندگی کیانوش عیاری نیز یک مثال واضح است که پس از پخش آن چندین مورد دخترکشی با همان عنوان در جامعه پدیدار شد.

وی در خصوص راهکار فیلمسازی و نویسندگی در موارد جنایی افزود: من راهکاری نمی‌توانم در این خصوص داشته باشم، اگر بخواهیم جامعه را از این امور منع کنیم باز هم باید قتل و جنایت را به تصویر بکشیم کمااینکه هدف ما از ساخت سریال خون سرد، این بود که بگوییم دادگستری شخصی و عدالت به صورت خصوصی اتفاق نمی‌افتند و کار ما تیغ دولبه‌ای است که روزی دامنگیر خود فرد هم می‌شود، اما اگر کسی خوانش دیگری از آن داشته باشد کاری نمی‌توان کرد. بهترین راهکار این است که پس از ساخت یک فیلم جنایی، روانشناس‌ها، جامعه‌شناس‌ها و مردم در خصوص آن صحبت کنند و این موضوع به حال خود رها نشود.

رقابتِ نحیف بر سر کنیز مطبخی در #رهایم_کن!؟

نمایش خانگی/پیمان مقیمی: سریال رهایم کن از قسمت دوازدهم گذشته و همچنان خط پررنگ آن رقابت عاشقانه دو برادر است؛ خطی بیش از حد لاغر برای سریالی که بنا بوده در کارنامه کارگردانی شهرام شاه‌حسینی جلوتر از میخواهم زنده بمانم باشد.

شاه‌حسینی از منظر تکنیکی کارگردانی را آموخته و سعی زیادی کرده رهایم کن را به عنوان یک سریال آبرومند برای فیلیمو بدل کند. شانس شاه حسینی آن است که هم تجربه دستیاری خوبی کنار امثال ملاقلی‌پور و بیضایی و ابراهیم وحیدزاده داشته و هم کنار تهیه‌کننده های مختلف از حسین فرحبخش تا بهروز مفید و محمد شایسته کار کرد و به جرأت می‌توان گفت کمدی آقای هفت رنگ‌ش- که بازسازی امروزی فیلم سازش محمد متوسلانی بود- در کنار فیلم معمایی خانه دختر از جمله آثاری هستند که همچنان جزو پرمخاطب‌ترین آثار پلتفرم‌ها هستند.

آنچه در رهایم کن نیست، فقدان متن یکدست و هدفمندی است که بتواند کشش لازم را برای یک سریال بلند داشته باشد. اینکه بعد از ده قسمت تازه بابک کریمی-بازیگر گادفادرطور سریال- لب باز کرده و فرزندان خود را استهزا می‌کند بابت عشق همزمان به یک کنیز مطبخی! خود گواه لاغری خط داستانی است.

گروه تولید رهایم کن کلی زحمت کشیده اند برای طراحی صحنه و لباس و دکور و هرچند این میان آن فضای وسترن‌گونه معدن و سیمای چرک و پوشش متحدالشکل و جین‌پوش کارگران معدن بیش از حد انتزاعی و دور از حغرافیای ایران است ولی به هر حال خواسته‌اند سریالی خوشگل بیافرینند اما صد حیف که این خوشگلی در قصه سریال نیست که نیست…

تُک زدن های گاه و بیگاه از ماجرای تعرض خواننده پاپ به دختر گادفادر تا عشق پسرعمو-دخترعمو تا آن ماجرای نچسب چریک‌بازی وسط بیابان(!) تا قتل یک کارگر به طمع کهربا، آن قدر جاذبه ندارند که قلاب شوند برای جلب مخاطب و همین است که پخش گاه و بیگاه داریوش و فرهاد و حتی سفارش قطعه به محسن چاووشی که خود یادآور قمیشی است هم نتوانسته سریال را هیت کند. می‌ماند دعوای بازیگران نقی پایتخت و حبیب لیسانسه‌ها بر سر یک خدمتکار-یا به قول پدرشان کنیز مطبخی- که حتی ربط منطقی با زیرساخت آدم‌ها ندارند. یعنی فرزندان گادفادر این قدر در تنگنا بوده‌اند که عشق کنیز داغ‌شان کرده؟؟

رهایم کن یک ادای دین دارد به تورج شعبانخانی خواننده و آهنگسازی فقید که با اینکه تا انتهای عمر در ایران ماند، هیج توجه جدی ندید و حالا با قرار دادن صدایش در تیتراژ رهایم کن، فضایی فراهم شده برای آشنایی نسل جوان و نوجوان با تور‌ج‌ی که به دلیل کم‌کاری رسانه‌های رسمی تا زنده بود بسیاری خبر نداشتند “بهار بهار…” را او خوانده!!

جای خالی موزیسین‌های مولف در تیم داوری #آوای_جادویی؟!

نمایش خانگی/پیمان مقیمی: آوای جادویی را باید تازه ترین برنامه وامدار استیج‌های آن ور آبی دانست. رونق شبکه های فارسی زبان ماهواره ای در یک دهه اخیر موجبات راه اندازی استیج های استعدادیابی مختلفی شده که اغلب کپی‌بردار نمونه های آمریکایی هستند ولی مصداق محصولات چینی که دو نوع های‌کپی و لو‌کپی دارند این شبکه‌ها سعی دارند که های‌کپی باشند و همین است که زود هم مشتری پیدا می‌کنند.

 

درست نقطه مقابل استیج های مختلف داخلی از عصرجدید تا شب کوک و بندبازی و… و حالا آوای جادویی که به جای کپی برداری از اصل به دنبال کپی از نمونه شبکه های ماهواره ای فارسی زبان می‌روند و این طور می‌شود که کپی اندر کپی رخ داده و می‌آیند و می‌روند بدون ذره ای جلو بردن استانداردهای برنامه‌سازی.

 

فقط به طور مصداقی بحث داوری در آوای جادویی را مرور کنیم همه چیز دستمان می‌آید. سطح مسابقه پایین است و نه فقط به خاطر عدم علاقه برای جذب هنرجویان واقعا مستعد بلکه به خاطر سطح پایین تیم داوری برنامه‌‌. در میان این همه موزیسین و خواننده و تنظیم کننده حرفه ای و بعضا جریان ساز داخلی، متاسفانه افرادی به عنوان داور آوای جادویی انتخاب شده اند که بعضا هویت خودشان به عنوان هنرمند مولف زیر علامت سوال است.

 

درنظر بگیرید که رضا صادقی که خودش بعد از دو دهه همچنان به مشکی رنگ عشقه… می‌نازد یا به وایسا دنیا- که مرهون تنظیم سیروان است- آمده و بناست جوانانی را داوری کند که گاهی اوج صدای شان به مراتب بهتر از خود صادقی است؛ برای همین است که صادقی بارها وبارها حین داوری به این جمله تکراری بسنده کرده که “شما بهتر از خواننده اصلی نمیخوانید پس بهتر است که مردود شوید!”

 

دیگر داور بلاتکلیف آوای جادویی، محمد معتمدی است که تقریبا هیچ قطعه هیت به معنای عام ندارد و در داوری هم مدام سعی می‌کند گل بگوید و گل بشنود و دریغ از یک خط تحلیل تخصصی درباره اجرای خواننده.

 

رضا یزدانی هرچند بیش از صادقی و معتمدی، کار کرده و بالاخره چند قطعه خاطره ساز هم دارد ولی سبک راک‌پاپ ی که یزدانی به آن شهره است نیز محدودیت‌های خود را دارد و او فقط می‌تواند درباره هنرجویانی نظر دهد که دنبال تلفیقند.

این وسط فقط محمد اصفهانی است که واقعا برازنده داوری است ولی حجب و حیای ایشان و بگومگوهای ساختگی صادقی-یزدانی، باعث می‌شود اصفهانی هم به ندرت بتواند از تجربیات خودش برای هنرجویان بگوید.

 

کل‌کل و کری‌خوانی نه اینکه بد باشد ولی توقع از یک استیج استعدادیابی در زمینه موسیقی آن است که داوران آن چیزکی هم به دانش موسیقایی مخاطبان بیفزایند. نمونه‌اش بیژن مرتضوی در یک استیج ماهواره‌ای که حتی حین کل‌کل با کامیار احمدزاده باز چند خطی نظر تخصصی می‌داد تا هم مخاطب و هم هنرجو دست خالی از برنامه بیرون نروند.

 

می‌گویند که آوای جادویی بنا بوده ابتدا در رسانه ملی روی آنتن برود و برای همین در انتخاب داور برای آن محدودیت وجود داشته ولی چرا در میان چهار داور حتی یک آهنگساز یا تنظیم کننده حرفه ای نیست! بندبازی حداقل یکی مثل بهروز صفاریان را داشت با ده ها قطعه ماندگار یا امید حاجیلی که خبره سازهای بادی است ولی آوای جادویی، افرادی را به عنوان داور قرار داده که بعضا اوج هنرشان، کاور کردن قطعه‌ای است که سلن دیون کانادایی برای تایتانیک خوانده بود!

 

 

همراهی پخش‌کننده و کارگردان #شادروان در یک کمدی نفتی!/ #سیاهچاله عیدفطر در فیلمنت

نمایش خانگی/رضا نقی نژاد اورنگ: تازه ترین سریال کمدی شبکه خانگی #سیاهچاله از عیدفطر در فیلمنت عرضه خواهد شد‌‌.

#سیاهچاله که مضمونی نفتی دارد از حضور بازیگرانی نظیر حسن پورشیرازی، مهران احمدی، ژاله صامتی، بهرنگ علوی، مجید نوروزی، عباس جمشیدی‌فر و… در نقشهای مختلف سود می‌برد.

#سیاهچاله را سعید خانی مدیر موسسه پخش خانه‌فیلم به کارگردانی حسین نمازی ساخته است. حسین نمازی پیشتر فیلم کمدی شادروان را با حمایت حوزه هنری ساخته بود که پخش آن را خانه‌فیلم برعهده داشت.

#سیاهچاله مضمونی درباره رد شدن یک خط لوله نفتی از زیر یک خانه قدیمی در قلب پایتخت را روایت می‌کند.

داستان این سریال بی شباهت نیست به ماجرای واقعی سرقت از خط لوله انتقال نفت تهران-تبریز که چهار سال قبل رسانه‌ای شده بود! در آن ماجرا سارقان در یک خانه متروکه، چاهی هشت متری حفاری کرده و سپس از طریق یک تونل پانزده متری به لوله های نفت خام ارسالی از تهران به پالایشگاه تبریز دسترسی پیدا کرده بودند و با شلنگ های معمولی، نفت را از خط لوله اصلی به باغچه این خانه متروکه انتقال می دادند و از آنجا در تانکرهای نفتی بارگیری می کردند و به مناطق دورافتاده انتقال داده و می فروختند!!!

صدور پروانه همکاری بازیگر عطاران و کارگردان ارزشی+صدور پروانه برای مدیر اسبق+صدور پروانه برای شاهسواری+صدور ۲۹ پروانه دیگر

ویدیوکلوب سینما آزادی

نمایش خانگی/پیمان مقیمی: شورای صدور پروانه نمایش آثار غیر سینمایی(خانگی) با نمایش 8 عنوان فیلم بلند داستانی و 11 عنوان فیلم مستند و 13 عنوان فیلم کوتاه داستانی موافقت کرد.

 

در میان این ۳۲ فیلم پروانه گرفته هم نام مدیر اسبق انجمن سینمای انقلاب دیده می‌شود و هم نام بازیگر برخی آثار عطاران و هم نام شاهسواری!

 

فلور نظری بازیگر برخی سریال‌های رضا عطاران و ازجمله خانه بدوش و متهم گریخت پروانه فیلم زخم کهنه را گرفته در مقام تهیه‌کننده. کارگردان این فیلم مجتبی اسدی پور است که سابقه ساخت فیلم ارزشی فیلادلفی را دارد.

 

مهدی عظیمی میرآبادی مدیر اسبق انجمن مقاومت، پروانه ساخت فیلم کوتاه ۱۱۸ را گرفته!

 

یاسر شاهسواری مستندسازی که نسبتی هم با منوچهر شاهسواری ندارد پروانه مستند آرگوس و فیلم کوتاه بانوی خیال را گرفته.

 

 

در جلسه اخیر با صدور پروانه نمایش 8 عنوان فیلم داستانی بلند به شرح زیر موافقت شده:

 

–« فرشته مزاحم » به تهیه‌کنندگی  و کارگردانی محمد کریمی

 

–« ژیوار » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مریم امینی

 

— « سگ کش» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی حسین نصیری

 

— « بچه های دشت » به تهیه‌کنندگی عباس مسعودی و کارگردانی اسماعیل مسعودی

 

–« هم پا » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی اصغر مظاهری

 

— « تفریح» به تهیه‌کنندگی مشترک محمد رضا رحمانیان‏ و محمد رضا صابری و کارگردانی محمدرضا صابری

 

— « زخم کهنه » به تهیه‌کنندگی مشترک مرتضی حسینی ‏و فلور نظری و کارگردانی مجتبی اسدی پور

 

— « سگ دست » به تهیه‌کنندگی افسانه شکاری و کارگردانی تقی علی آبادی.

 

همچنین 11 اثر مستند به شرح زیر پروانه گرفتند:

 

— « شراب ربانی» به تهیه‌کنندگی مشترک فرزین رضائیان‏ و حسین حضرتی و کارگردانی فرزین رضائیان

 

–« شمشیر داموکلس»  به تهیه‌کنندگی و کارگردانی امین کریمی

 

–« ذوالفقار» به تهیه‌کنندگی مهدی اکبری و کارگردانی ناصر طاهریان

 

— « رویای من » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مهدی خطیبی

 

–« رنج و رنگ » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی محمد سجاد آقاجانی

 

— « آرگوس» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی یاسر شاهسواری

 

–« مؤذن خوش صدا » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی علی براری

 

–« نگاهی نو» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی حسین نصیری

 

–« رخصت پهلوان » و « مادرم زهرا » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی محمد کریمی

 

— « برفآب » به تهیه‌کنندگی مشترک احمد آزاد و عابدین رستمی و کارگردانی احمد آزاد

 

در این شورا برای 13 اثر داستانی کوتاه به شرح زیر پروانه صادر شد:

 

— « نشنیدن» به تهیه‌کنندگی نسا کربلایی و کارگردانی احمد صمیمی

 

— « صد و هجده » به تهیه‌کنندگی مهدی عظیمی میرآبادی و کارگردانی محمدرضا جنت‌خواه

 

–«هیما» به تهیه‌کنندگی  و کارگردانی سجاد باغ شیخی

 

–« یک مورد» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی وحید آبرود

 

–« تنگه» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مقداد جلالی

 

— « جِنُک » به تهیه‌کنندگی مهدی میرحسینی و کارگردانی حامد غنی

 

— « سیاهسنگ » به تهیه‌کنندگی مازیار هاشمی و کارگردانی محمد لطفیان

 

–« کلاس اول صبح » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی علی میرزایی

 

–« راش» به تهیه‌کنندگی مهدی اکبری و کارگردانی مهدی تقی پور

 

–« بی منطق » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مهدی اکبری

 

— « حصارتن » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی ناصر عباسی

 

— « بانوی خیال » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی یاسر شاهسواری

 

— « به حکم شاه » به تهیه‌کنندگی و کارگردانی سجاد باغ شیخی

 

 

رونمایی از پوستر فیلم «آخرین زمستان»+عکس

نمایش خانگی/مجید ناصری: فیلم‌برداری فیلم«آخرین زمستان» با کارگردانی میثم بیدقی به پایان رسید.

با پایان فیلمبرداری «آخرین زمستان» ساخته میثم بیدقی ،پوستر این فیلم نیز رونمایی شد.

«آخرین زمستان» عنوان اثر جدید میثم بیدقی است. وی پیش از این فیلم «قربانی» را ساخته بود که برای کارگردانی آن موفق به کسب چند جایزه بین المللی شد.
این فیلم را که زهره احمدی توچایی تدوین می کند،در خلاصه داستان آن آمده است: آخرین زمستان، فصل تولد دوباره من است…

لادن ژافه وند، هامون سیدی، سمیرا سوکی، رعنا زیبا، سعید بیات، رمضان معصومی، آرمان معصومی و مرتضی نجفی در فیلم«آخرین زمستان» بازی کرده اند.

دیگر عوامل این فیلم عبارتند از: نویسندگان: کیمیا خلج، میثم بیدقی، تهیه کنندگان : میثم بیدقی، مریم حسینی، مدیر فیلمبرداری: مهدی رضایی، مدیر صدابرداری: مرتضی اصلانزاده، تدوین:زهره احمدی توچایی ،طراح صحنه: مجید صیدآبادی، طراح گریم: سعید سام و طراح لباس: آیدا نوروزی.

فیلم آخرین زمستان ساخته میثم بیدقی
فیلم آخرین زمستان ساخته میثم بیدقی

کتاب «اجازه بده خودم باشم» منتشر شد

نمایش خانگی/مجید ناصری: کتاب‌ «اجازه بده خودم باشم» به نویسندگی ریحانه فولادی منتشر و راهی بازار شد.
کتاب «اجازه بده خودم باشم» نوشتۀ ریحانه فولادی نوجوان ۱۲ساله منتشر شد و در مقدمه این کتاب آمده است:
«پدر و مادر عزیز! من خاص ترین آدم زندگی خودم هستم، توانایی هایم را باور کنید؛. من شبیه به هیچ کس نیستم و از تقلید  بیزارم. بیزارم از اینکه شبیه شخص دیگری شوم. قرار نیست، من اون مدلی بشوم که شما دوست دارید. قطعا شما بهترین دوست من هستین، مرا درک و حمایت کنید. مرا همراهی کنید ولی لطفاً اجازه دهید خودم باشم.»

نویسنده این کتاب که خودش نوجوان است سعی کرده در این کتاب با زبان عامیانه با هم سن و سال هایش و والدین آنها گفتگو کند و تلاش کرده والدین را تشویق کند به علایق و سلایق فرزندانشان اهمیت بدهند.
نسخه الکترونیکی این کتاب نیز به زودی در سایت های معتبر فروش کتاب در دسترس عموم قرار خواهد گرفت.
این نویسنده نوجوان در حوزه بازیگری نیز فعالیت های بسیار خوبی داشته که میتوان به ایفای نقش در فیلمهای «نعره سکوت»، «ماجرای مدرسه»، فیلم کوتاه «خفه خون» و فیلم داستانی «تاسیان» اشاره کرد.