نمایش خانگی/مجید ناصری: سریال “بازنده” ساخته امین حسین پور و تهیهکنندگی احسان ظلی پور به عنوان اولین تجربه سریال سازی کارگردان، کار شسته رفتهای است و در مجموع توانسته مورد توجه مخاطبان گونه جنایی قرار گیرد.
بازنده خیلی خوب داستان خود را شروع کرد و قسمت اول آن خودش یک فیلم کامل بود چون عناصر ایجاد تعلیق در ژانر جنایی را خوب رعایت کرده بود و در تلاش کارگردان و تهیهکننده برای اینکه داستان خود را فرازمانی-فرامکانی کنند، قابل تحمل بود.
بازی های بازیگرانی مثل علیرضا کمالی، صابر ابر، سارا بهرامی، رویا جاویدنیا خوب بود اما پیمان قاسم خانی انگار بی درک از فضای جنایی وارد کار شده و با همان گویش فیلمی مثل “سن پطرزبورگ” که البته ناشی از آن است که بازیگری را جدی نگرفته و شاید به خاطر عدم اقبال به تجربیات نویسندگی اخیرش،گریزی زده به بازیگری.
آنچه بسیاری به عنوان نقیصه بازنده میشمارند که فضای کار و طراحی صحنه ایرانی نیست چندان نباید محل مناقشه باشد چون اساسا بنا نیست هر داستانی را عین واقعیت تصویر کرد و اگر این طور باشد چه فرقی است میان مستند و داستان.
با مرور سریال بازنده و کلا سریالهای جنایی این سالها آنچه بیش از همه کمبود آن حس میگردد فقدان بازیگرانی است که بتوانند نقشهای پلیس و کارآگاه های آگاهی را متنفذ و باتحکم نشان دهند. علیرضا کمالی خوب بازی کرده اما درنظر بگیرید اگر همین نقش را فرامرز قریبیان و جمشید هاشم پور با آن نگاه نافذ و عقابی خود اجرا میکردند چقدر اجرا متفاوت میشد.
هنوز هم اگر مقایسه کنیم می بینیم فرامرز قریبیان در آثاری مثل “سناتور”، “گناهکاران”، “قانون” یا جمشید هاشم پور در “آواز قو”، “شبیخون” و “چهره به چهره” چنان نقشهای پلیسی را درآورده اند که واقعا هر بازیگر دیگری چاره ای ندارد جز آن که در همین حد و اندازه ها باشد.
“بازنده” تلاشی موثر است در ژانر جنایی و بهتر میشد اگر در آن نقشهای کارآگاهی از بازیگران به مراتب باتجربه تری استفاده میکرد…