نمایش خانگی: محمد امامی تهیهکننده سریال خانگی “شهرزاد” هفتههای پرخبری را سپری میکند؛ از یک طرف جمع آوری امضا برای مرخصی او از زندان با واکنشهایی روبرو شده و از طرف دیگر ماجرای نامهنگاری وی از زندان برای رییس ابوالمشاغل خانه سینما، عجیب جلوه کرد.
حالا هم محمد امامی از درون زندان به گفتگو با رسانه اصلاحطلب شرق پرداخته و مدعیاتی درباره فعالیتهای خویش طرح کرده.
محمد امامی درباره ماجرای نامه درخواست آزادی وی گفت: نامه توسط آقای نوروزبیگی تهیه شد. او تنها فردی است که پیش وکیل من رفت بدون توجه به ادعاهای مطرحشده و از پرونده من اطلاعات گرفت و با همه اطلاعاتی که داشت به پرونده من ورود قضائی نکرد. ایشان توانست امضاهایی از افرادی که خیلی از آنها را از نزدیک نمیشناختم، جمع کند. اگر قصد امضاکردن داشتم، بعد از بازداشت سال 95 که فیلمهایی مثل مصادره، خوک، شهرزاد 2 و 3 و الیور توییست را کار کردم و ارتباط زیادی با بدنه سینما داشتم، همان زمان حجم زیادی از این طومارها را جمع میکردم.
امامی درباره اتهام بالا بردن هزینه تولید بخاطر بریز و بپاش در اعطای دستمزدهای “شهرزاد” گفت: بنده حاضرم در شرایط برابر زمانی که داشتم شهرزاد را تولید میکردم، دستمزدهایی را که پرداخت کردم، با سریال معمای شاه قیاس کنید. من هزارو 500 دقیقه تولید داشتم، آنها هم هزارو 500 دقیقه تولید داشتند. بازیگرانی را که من استفاده کردم، با بازیگران آن سریال مقایسه کنید و نهایتا کیفیتی را که من تولید کردم، با کیفیتی که آنها تولید کردند، بسنجید. خودتان از مقایسه سریال شهرزاد و معمای شاه میتوانید قضاوت کنید که چه تفاوتی وجود داشت. این را هم در نظر بگیرید که مردم باید سریال شهرزاد را میخریدند؛ اما معمای شاه از تلویزیون پخش میشد. فارغ از تمام مسائل کیفی، شما هزینه تولید معمای شاه را با سریال شهرزاد مقایسه کنید. ببینید آنها که با بودجه تلویزیون محصول ساختند، کمتر هزینه کردند یا من با بودجه بخش خصوصی؟ من میگویم قطعا من.
وی ادامه داد: من اسناد در اختیارتان میگذارم. تولید هزارو 500 دقیقه سریال شهرزاد حدود 12.5 میلیارد تومان هزینه داشته است. این مبلغی است که برای سریالهای درجه 2 تلویزیون هزینه میشود.
امامی با اشاره به منابع تولید “شهرزاد” گفت: منابع تمیز میشود اسپانسری که اول سریال تبلیغ میکند، میشود 20 هزار سوپرمارکتی که شما کالا را به آنها پیشفروش میکنید. ببینید یک موضوعی به نام پولشویی مطرح میشود. در هیچ جای دنیا حتی آمریکا که سینمای میلیارد دلاری دارد، سینما مقصد مناسبی برای پولشویی نیست. سینما تاریکخانههای فساد را روشن میکند. آدمها را در معرض قضاوت قرار میدهد و این بدترین مقصد برای افرادی است که دنبال پنهانکردن خلافهایشان هستند. این را درباره محمد امامی نمیگویم. درباره همه کسانی میگویم که در سینما سرمایهگذاری میکنند. افرادی که آن طرف گود نشستهاند با انتشار چند عکس و تهمتزدن، سرمایهگذاران را از ورود به حوزه سینما میترسانند. یکی از محلهای درآمدم تبلیغاتی است که از کاله، پرشیاخودرو، نیسان، آپ و… گرفتم. دوم فروش فیلم در سوپرمارکتها، سوم فروش دیجیتال و اینترنتی سریال، چهارم فروش وی.اُ.دی که بخش عمده درآمد در شهرزاد3 از طریق فروش وی.اُ.دی بود…
امامی با گلایه از جریانات تهیهکنندگی که علیهش جوسازی کردند گفت: چه کسانی و با چه انگیزهای هر سرمایهگذار جدیدی را که وارد حوزه سینما میشود، محکوم به پولشویی میکنند؟ درصورتیکه مقصد سینما پولشویی نیست. اینها کسبوکار کارتفروشی دارند. کارتفروشی یعنی من با چهار میلیارد تومان یک فیلم میسازم ولی چون مجوز تهیهکنندگی سینما ندارم با چهارتا پیرمرد این حوزه بنشینم و کارتهایشان را اجاره کنم، تا آنها پول را از تولید در بیاورند و سرمایهگذار بدبخت، بیچاره شود. سینمای مبتنیبر تولید دیگر نمیفروشد و زیانده است و آن افراد میروند فیلم دیگری تولید میکنند. وقتی شما میگویید معادلات از زمان من در سینما به هم ریخت بله از این نظر میپذیرم. من این سازوکار را به هم ریختم. سینمای من مبتنیبر فروش است نه تولید.
محمد امامی با گلایه از سیبل شدن بخاطر سینما گفت: به خدا که اگر به سینما نمیآمدم و سرمایهام را به زمین و سکه و دلار تبدیل میکردم، مثل همه بدهکاران بانک سرمایه -که یک لیست 70نفره است و فقط 7 نفر آنها نامشان مطرح شدهاند و شاید دو نفر از آنها هم الان آزاد باشند- آیا باز هم نامی از من برده میشد و مورد اهانت قرار میگرفتم؟
امامی تاکید کرد: خرداد سال قبل آقای مسعود مقامی، قاضی پرونده اعلام میکند که محمد امامی در مرحله مقدماتی تحقیق است. وقتی رئیس یک مرجع قضائی اعلام میکند که امامی متهم است، چگونه میشود که نماینده دادستان در دادگاه آقای رضوی و مدیران بانک نام من را بهعنوان مجرم میبرد؟؟؟ استفاده از لفظ مجرم برای متهم جرم است و باید تعقیب قضائی شود. چه کسانی خود را فراتر از قانون میبینند؟ وقتی سخنگوی قوه قضائیه 26 فروردین من را در مظان اتهام میداند، مظان یک معنی و بار حقوقی دارد. چطور دو روز بعد خانم حکمت و آقای ضیا هاشمی من را دزد میخوانند.
امامی افزود: در این دو سالی که در بازداشت بودم حتی یک جلسه برای برگشت پول برگزار نکردند. چرا من به گفته آقایان صدها میلیارد تومان اتهام مالی داشته باشم و در زندان اوین باشم، اما کسی نخواهد بدهی را پس بگیرد؟ چرا برای آقای زنجانی گزینه پسدادن پول وجود دارد؟ حتی در حکم او تخفیف دیده شده و اگر پول را پس بدهد میتواند از تخفیف درجه یک و 2 استفاده کند؟ ایکاش اسنادی منتشر شود که نشان دهد در دو سال گذشته جلسهای با امامی برگزار شده که پول بیتالمال را برگرداند یا خیر؟ اگر من بدهی دارم، باید نمایندههای مجتمع اقتصادی و بانک روزی صد جلسه برای بازگشت پول برگزار کنند. راههای زیادی برای پرداخت بدهی وجود دارد.
امامی درباره شراکت با محمدهادی رضوی گفت:سال 1393 که با ایشان همکاری کردم تنها در یک پروژه و آن هم شهرزاد یک بود. مانند همه سرمایهگذاران این حوزه که میتوانند با شرکای زیادی کار کنند. البته ایشان در هیچ بخش حقیقی و حقوقی با من شراکت نداشتند یا آنطور که آقای سیدضیاء هاشمی مطرح میکنند، دستیار من نبودند. ایشان داماد آقای وزیر است و مستقل کار میکند. آقای رضوی در آن زمان دبیر جشنواره مدافعان حرم بوده است. فردی اهل مصاحبه و چهره فرهنگی قلمداد میشد. ایشان در آن زمان گفتند شما شاهگوش را ساختید و موفق بودید من میخواهم بخشی از سرمایهام را به سینما بیاورم و در این حوزه سرمایهگذاری کنم. عدد ناچیزی که در حجم آن پروژه حدود 30 تا 35 درصد میشد سرمایهگذاری کرد. من در دیگر پروژهها مثل مصادره و خوک هم شرکایی داشتم و این کار معمول بود. اما این را در نظر بگیرید که آن زمان ایشان به هیچ بانکی بدهی معوق نداشت، به عنوان تاجر شناخته میشد، کاندیدای اتاق بازرگانی تهران شده بود و در عین حال، دبیر جشنواره مدافعان حرم بود. ما به عنوان یک چهره فرهنگی و به عنوان فردی بدون سوءسابقه با آقای رضوی همکاری کردیم. مگر میشود فردی را که امروز حکم گرفته بگویید چرا پنج سال پیش بهعنوان همکار پذیرفتید؟ جرم که عطف به ماسبق که نمیشود. جالب است سال 95 که من بازداشت شدم، ایشان علیه شهرزاد و علیه محمد امامی مصاحبه میکرده. من از این حافظه تاریخی رنج میکشم. آقای رضوی سال 98 حکم میگیرد و یکباره تبدیل میشود به شریک و دستیار امامی و باند پولشویی و … . امروز هم اگر کسی بخواهد بدون سوءسابقه در پروژهای مشارکت کند من ابزاری برای رصد ریشه پول او ندارم. کدامیک از تهیهکنندگان از سرمایهگذاران پرینتهای 20 سال پیش را میگیرند و بررسی میکنند که پول مشکوک در حسابهایشان وجود دارد یا خیر؟ ایشان هم طی فرایندی معمول به مجموعه آمدند، اما در طول سریال با ایشان به اختلاف برخوردیم و آقای فتحی نامه زدند که نمیخواهم با شما کار کنم. ایشان هم پذیرفت و در سال 95 که بازداشت من اتفاق افتاد، آقای رضوی شروع به مصاحبه علیه من کرد و همه رسانهها هم آن گفتهها را منتشر کردند. خیلی از جاهایی که به من اهانت کردند، به حرفهای ایشان استناد میکردند. حرفهای ایشان به سند توهین به من تبدیل شد. اما در سال 98 که ایشان حکم گرفتند، بهناگاه در رسانهها به شریک و دستیار من مبدل شد.