تحلیلی بر برنامه “همرفیق”⇐شهاب حسینی در قیاس با خودش هم عقب‌تر بود!/صحنه ورودش روی صحنه”هم‌رفیق” بیشتر شبیه به دامادهایی بود که وارد مجلس عروسی می‌شوند!/کشیدن مدام دست‌ها روی هم و خنده‌های مکرر و حتی بی‌دلیل شهاب در طول اجرا نشان از عدم تسلط او بر کار اجرا داشت!/شهاب حسینی اهل گفتگوهای پینگ‌پنگی نیست؛ حتی اگر خودش میهمان باشد چه برسد به اجرا و پرسیدن سوالات!/شهاب شانس آورد که مهمانش نوید بود و برای حلال بودن پولی که گرفته بود انرژی زیادی گذاشت!!/نوید حتی نیازی به سوالات شهاب حسینی هم نداشت و خودش میدان را به‌دست گرفته بود!/ دلیل حضور مردم به‌عنوان تماشاچی در “همرفیق” چیست؟ مردم صرفا قرار است نقش تعدادی کف‌زن، سوت‌زن یا افکت‌های جاندار صوتی را بازی کنند؟/ریتم یکنواخت و کند و تعارف‌های متعدد و روی اعصاب “همرفیق” بناست در قسمتهای بعدی ادامه یابد؟

همرفیق
همرفیق

نمایش خانگی: شهاب حسینی در حالی اجرای “همرفیق” را در سامانه ویدیوی درخواستی نماوا با حمایت آپ برعهده گرفته که اجرایش چندان چنگی به دل نمی‌زد.

به گزارش نمایش خانگی و به نقل از روزنامه فرهیختگان، شهاب اگر در شبکه چهار و ساعت یک نیمه شب هم برنامه اجرا کند باز هم مخاطبان زیادی پای آن برنامه می‌نشینند. بدون تعارف محبوب است و دوست داشتنی و این محبوبیت صرفا به دلیل ظاهر یا تیپ و چهره خوبش نیست که از او زیباتر و خوش‌تیپ‌تر هم در این سال‌ها آمدند و ناکام از تلویزیون و سینما رفتند و کسی آنها را به یاد هم نمی‌آورد.

قرار نیست شهاب را با مجریان دیگری مانند فرزاد حسنی، رضا رشیدپور یا حتی مهران مدیری مقایسه کنیم. شهاب حسینی در قیاس با خودش هم عقب‌تر است. یکبار دیگر صحنه ورودش روی صحنه و دکور همرفیق را به یاد بیاورید. بیشتر شبیه به دامادهایی بود که وارد مجلس عروسی می‌شدند. از تشویق‌های شدید و طولانی حضار خجالت می‌کشید و همین باعث می‌شد که نتواند واکنش قابل شنیدن و رسمی به این تشویق‌ها داشته باشد. کشیدن مدام دست‌ها روی هم و خنده‌های مکرر و حتی بی‌دلیل شهاب در طول اجرا نشان از خجالتی بودن یا شاید عدم تسلط او بر کار اجرا می‌داد.

یکی از شانس‌های بزرگ شهاب حسینی در اولین قسمت برنامه‌اش شاید حضور نوید محمدزاده بود. بازیگر محبوبی که طرفدار دارد و بازیگر قابلی است و شاید برای اینکه پولی که می‌گویند گرفته حلال شود انرژی زیادی گذاشت و بیشتر از یک میهمان معمولی حرف زد. نوید حتی نیازی به سوالات شهاب حسینی هم نداشت و خودش میدان را به‌دست گرفته بود. حتی وقتی جلیلوند هم آمد قصه تفاوت چشمگیری نکرد.

ترس علاقه‌مندان به شهاب حسینی از این است که در قسمت‌های بعدی اگر میهمان‌ها مثل نوید محمدزاده نبودند چه اتفاقی برای برنامه می‌افتد؟ شهاب حسینی اهل گفت‌وگوهای پینگ‌پنگی نیست حتی اگر خودش میهمان باشد چه برسد به اجرا و پرسیدن سوالات. توقع اینکه در فاصله پخش قسمت اول و دوم همرفیق، اتفاق خاصی برای شکل اجرای شهاب حسینی بیفتد بعید و دور از ذهن است اما این احتمال می‌رود که این یخ رفته‌رفته باز شود و شاهد تسلط بیشتری از سوی برنده جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن 2016 باشیم.

پس از پایان تماشای قسمت اول برنامه همرفیق چندین سوال در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد. اول اینکه صرف این هزینه و دکور صرفا برای این است که حال و هوای مردم عوض شود؟ اصلا دلیل حضور مردم به‌عنوان تماشاچی در استودیو چیست؟ به جز بخش جایزه، چه تعاملی با مردم حاضر در برنامه می‌شود؟ صرفا قرار است نقش تعدادی کف‌زن، سوت‌زن یا افکت‌های جاندار صوتی را بازی کنند؟

سوال دیگر این است که کارگردان این برنامه دقیقا چه نقشی دارد؟ یعنی چه وجه تمایزی با برنامه‌های دیگر دارد؟ مثلا اگر به جای شهاب حسینی، فرد دیگری کارگردان این برنامه بود شاهد چه چیزهایی نبودیم؟

کارگردان تلویزیونی در این نوع برنامه‌ها نقش اصلی‌تری دارد. چینش میهمان‌ها و گروه موسیقی و شاید زمانبندی بخش‌های برنامه از وظایف کارگردان این برنامه است. مساله مهم و ضعف اصلی قسمت اول همرفیق، ریتم یکنواخت و کند آن است. وقتی در حین تماشای یک برنامه متوجه گذشت زمان نشوید یعنی آن برنامه توانسته مخاطب را با خود همراه کند. اما مخاطب در طول زمان پخش همرفیق، بارها به ساعت نگاه می‌کند تا ببیند چقدر از برنامه گذشته و چقدر از برنامه مانده است. نقد دیگر به قسمت اول، تعارف‌های متعدد و روی اعصابی بود که پیش از این در برنامه دورهمی مدیری هم شاهدش بودیم. احتمالا در قسمت‌های بعدی هم شاهد این تعارف‌ها و تبریک جایزه کن 4 سال پیش حسینی خواهیم بود.

نزدیک به هفت، هشت دقیقه از قسمت اول به این تعارفات گذشت. نکته دیگر که محل اختلاف بین مخاطبان بود حضور گروه موسیقی بمرانی بود. موسیقی خاصی که موافق و مخالفانی هم دارد اما نتوانسته جای خودش را در برنامه پیدا کند. نواختن موسیقی در ابتدا و انتهای برنامه منطقی و ضروری است اما برای بخش‌های میانی انگار فکری نشده است.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید