نمایش خانگی: برگزاری چهارمین جشنواره فیلم «یاس» فرصتی را فراهم کرد تا به وضعیت فیلمهای شبکه نمایش خانگی نگاهی بیندازیم و موقعیت فعلی آن را ارزیابی کنیم.
به گزارش نمایش خانگی و به نقل از «شرق» اینکه سریالی همچون «شهرزاد» که میتوانست در تلویزیون ساخته شود، بنا بر دلایلی در شبکه نمایش خانگی ساخته و پخش شد، میتواند اتفاق میمون و مبارکی باشد.
اما مگر چند سریال نظیر «شهرزاد» داریم که توانسته به چنین موفقیتی دست یابد؟ با این هدف، آسیبشناسی شبکه نمایش خانگی را با دو نفر از تهیهکنندگان معروف تلویزیون آقایان اسماعیل عفیفه که تهیه کننده ابتدایی «شهرزاد» بود و از جایی به بعد قید همراهی را زد و ایرج محمدی که در کانامه اش تولید اغلب سریالهای رضا عطاران و از جمله «متهم گریخت» و «بزنگاه» دیده می شود. بررسی کردیم. ضمنا در این نشست علی شیرمحمدی، دبیر آیفیک (انجمن صنفی شرکتها و مؤسسات فیلمسازی ایران) حضور داشت.
وقتی متوجه شدم قرار است تهیهکنندگان تلویزیون به شبکه نمایش خانگی روی خوش نشان دهند، سؤالات متعددی برایم پیش آمد. نگاهتان به عنوان تهیهکنندهای که در تلویزیون ایران اعتباری دارد، به شبکه خانگی چگونه است؟
محمدی: اینجا صرفا به عنوان تهیهکننده تلویزیون صحبت نمیکنم. در زمان کنونی انواع و اقسام رسانههای تصویری در مدیومهای مختلف وجود دارند که در چند سال گذشته بخش نمایش خانگی قرار بود کمکحال سینمای ایران باشد با گستردگی مخاطب و جنس کار که باعث شد رسانه نمایش خانگی به یکی از رسانههای تصویری برای مخاطبان خودش تبدیل شود. مثلا انواع و اقسام فیلمهای آموزشی، مستند، برنامههای ترکیبی و تلهفیلمها و به تازگی هم چندین سال است سریالهای داستانی در نمایش خانگی تهیه میشود. به نظرم به عنوان یک تهیهکننده نمایش خانگی یک گزینه از گزینههای مختلف رسانههای تصویری در کشور است مثل مدیوم سینما، تلویزیون و… و هیچکدام از اینها در حال تضعیف هم نیستند، بلکه میشود گفت تکمیلکننده هم هستند. رقابتی هم داخل این مجموعه وجود ندارد اما به عنوان یک تهیهکننده هرکسی که تواناییاش را داشته باشد، میتواند در بخش نمایش خانگی هم فعالیت کند.
با پیشرفتی که تکنولوژی در چند دهه اخیر داشته فیلمسازی به نسبت زمان قدیم سهولت بیشتری پیدا کرده و تأثیرش در همه کشورها به افزایش تولید گونه جدیدی منجر شده که ما در ایران سریالهای نمایش خانگی مینامیم که این نکته منحصر به ایران نیست. در همه کشورها سریالسازی تحول اساسی پیدا کرده و آن هم ورود بخش خصوصی به این عرصه است. در ایران هم با تأخیر ١٠، ١٥ساله این کار انجام شده. در شبکه نمایش خانگی فرصت خوبی وجود دارد که این امکان را به امکان فیلمسازی بهطورکلی در ایران اضافه کنیم. قبلا فقط سینما و تلویزیون بود و الان بازار کار جدیدی تحت عنوان نمایش خانگی ایجاد شده که اینها را به هیچوجه در رقابت با هم نمیبینیم، بلکه در عرض هم هستند و اتفاقا اگر رقابتی باشد درونی است و میتواند منجر به این باشد که هر کدام از این عرصهها کیفیت خودشان را برای جذب مخاطب بالا ببرند. باید حضور نمایش خانگی را در عرصه تولیدات مغتنم بشماریم.
علی شیرمحمدی: درباره جشنواره که در زمینه نمایش خانگی است و حوزه ویدئو را دربر میگیرد، به عنوان دبیر آیفیک چون اکثر تهیهکنندگان مطرح کشور عضو آیفیک هستند و اعظم تولیداتی که در حوزه ویدئو در تلویزیون یا بقیه مدیومها، خیلی دوست داریم فعال باشیم و این فعالیت را امسال و سال گذشته در جشنواره «یاس» داشتهایم. آیفیک چندین کارگاه آسیبشناسی با همکاری جشنواره یاس برگزار کرده که به گفته دوستان تهیهکننده، بسیار مثمرثمر بوده. امسال هم از تندیس بهترین فیلم از نگاه داوران آیفیک رونمایی داشتیم. رویکرد ما به ماجرا صنفی است و امیدواریم در سالهای آینده بتوانیم تعاملات بیشتری داشته باشیم.
یعنی تمایل ندارید سریالسازی در شبکه نمایش خانگی را در مقابل تلویزیون قرار دهید. بههرحال، شما با کارهایی که کردهاید سقف تولیدات تلویزیون را نشان دادید. بههرحال، سازمان صداوسیما دولتی است و طبق قانون اساسی، اجازه نداریم شبکههای خصوصی را تأسیس کنیم. اما با توجه به مخاطبشناسی که در چند سال اخیر صورت گرفته، مخاطبان تلویزیون ریزش پیدا کردهاند و از طرفی مردم ما نیازمند خوراک هنریاند. چه چیزی بهتر از اینکه در بخش سینما این اتفاق بیفتد که فضایی را ایجاد کند تا بتواند سریالهای نمایش خانگی داشته باشد که نمونه موفق اخیرش سریال «شهرزاد» است. اگر بخواهیم به مفهوم واقعی تهیهکننده نزدیک شویم، تهیهکننده در بخش خصوصی معنای درستی پیدا میکند و در مؤسسات دولتی بیشتر به عنوان «مجری طرح» مطرح است. حالا به عنوان تهیهکنندگان مشهور تلویزیون، آیا این گنجایش وجود دارد که در تلویزیون سریالی از نوع «شهرزاد» بسازید و پشت ایدههای نو بایستید و مخاطب را به سمت خودتان جلب کنید؟ اصلا واقعیتهای روز جامعه ما در عرصه تهیهکنندگی چیست؟
اسماعیل عفیفه: یعنی در نمایش خانگی الان تهیهکنندگی به معنی استاندارد جهانیاش اتفاق افتاده؟ قطعا نه. به دلیل اینکه هر نهادی در کشور ما برای خودش ضابطهای دارد و مثل جزایر کنار هم عمل میکنند و ضابطه مشخصی بر ارشاد و تلویزیون حاکم نیست که اگر بود بهتر بود، اما هر جا ضوابط خودش را دارد. در نمایش خانگی تابهحال سریالهای زیادی ساخته شده که با شکست مواجه شدهاند. بعد از چند سال یک سریال ساخته شده که شروعش با بچههای تلویزیون بود. مشخص هم نیست این اتفاق تداوم پیدا کند. تصور نکنید نمایش خانگی تافته جدابافته و قرار است همه کارها مثل «شهرزاد» موفق باشد. بنده و آقای فتحی در تلویزیون کارهای پرمخاطبی ساختهایم. در شبکه نمایش خانگی آدمها از کُرات دیگر نیامدهاند. همین افراد الان با پتانسیل فیلمسازی در تلویزیون، سینما و نمایش خانگی با هم و کنار هم کار میکنند. ما خیلی صنعت نمایش خانگی پیشرفتهای نداریم که بگوییم چند استودیو مثل «نتفیلیکس » فعال هستند و کارهای عجیبی میکنند. آنجا هم آزمایش و خطاست و تاکنون قدمهای خطای بیشتری داشتهاند. اتفاقا آنجا احتیاج به آسیبشناسی دقیقتری داریم تا راه آیندهاش را پیدا کند. به نظرم الان شبکه نمایش خانگی در لبه تیغ حرکت میکند و ممکن است آینده آن منجر به شکست شود. اگر چشممان را ببندیم با این استدلال که در شبکه نمایش خانگی دست تهیهکننده بازتر و ضوابط پخش آسانتر است، خیلی نمیتوان به نتیجه رسید. تابهحال کارهای ناموفق بسیاری در این حوزه داشتهایم. مهم این است چه کسی کار میکند و با مقوله سریالسازی چقدر آشناست، چقدر مخاطب میشناسد و چقدر دلش برای کاری که انجام میدهد، میسوزد. بقیه چیزها خیلی خطکشیشده نیست. من الان در تلویزیون هستم و ممکن است فردا در نمایش خانگی کار کنم. اینها را در رقابت درونی با هم میبینیم. بعضی تهیهکنندگان سینما در وزارت ارشاد زمزمه میکنند جلوی نمایش خانگی را بگیرید که سینما فروش کند. چه ربطی دارد؟ در آمریکا بیشترین سریالهای نمایش خانگی ساخته میشود و سینمایش هم باقدرت کار میکند. اتفاقا سینمای آنجا که خصوصی است و برای اینکه برپا بایستد باید توان رقابت با نمایش خانگی را داشته باشد. به نظرم اتفاقا ارتقای آثار تلویزیونی موجب ارتقای نمایش خانگی میشود. این رقابت سالم و مفید است. اگر اینها به عنوان رقیب، یکدیگر را جدی بگیرند هر سه پیشرفت خواهند کرد. تا زمانی که رقیب جدی پیدا نشود تواناییها محک زده نمیشود. به نظرم این رقابت میمون است و باید از آن استقبال کنیم.
ایرج محمدی: به نظرم باید زاویه دیدمان را نسبت به یک مدیوم جدید که وارد عرصه رسانهها میشود، درست کنیم. بنده و آقای عفیفه افتخار میکنیم که جزء تهیهکنندگان تلویزیون هستیم و سعی میکنیم به بهترین آثار در تلویزیون دست پیدا کنیم چون هیچ رسانه دیگری مخاطب تلویزیون را ندارد. وقتی سریالی را میسازید و از ٧٠ میلیون جمعیت حداقل ٢٠ میلیون در یک لحظه پای رسانه بنشینند بسیار هیجانانگیز است و این مسئله در سینما و سایر رسانههای دیگر وجود ندارد. بیشترین فیلم سینمایی درحالحاضر با این کمبود سینماها زمانی دیده میشود که به «دیویدی» تبدیل یا از تلویزیون پخش شود. نمایش خانگی یک فرصت برای عرضاندام و هنرنمایی هنرمندان است. طبیعتا در نمایش خانگی با ویژگیهایی که دارد و در تلویزیون نمیتواند باشد، به لحاظ ضوابطی که در تلویزیون وجود دارد، میشود کارهایی را ارائه داد که این کارها مخاطب وسیعی در جامعه داشته باشد. یکی از مشکلات نمایش خانگی نداشتن تهیهکنندگان حرفهای است. چون نمایش خانگی هزینه سنگینی دارد به سرمایهگذاران سپرده میشود که در کشورهای خارجی به صورت کمپانی عمل میکند و در کشور ما به صورت فرد است. الان انجمن صنفی فیلمسازان ایران به این حیطه ورود پیدا میکند که تهیهکنندگی به عنوان یک امر تخصصی در نمایش خانگی حضور فعال داشته باشد اما قطع مسلم این است که رقابت وجود دارد. هرچه این رقابت را جدی بگیریم بیشتر روی مخاطب تأثیر خواهیم گذاشت. استقبال مخاطب از آثار برتر است که این آثار برتر در تلویزیون، نمایش خانگی یا در سینماست یا گونه دیگری از رسانه که در آینده نهچندان دور شاهد آن به نام «ویاودی» خواهیم بود که مردم روی موبایل یا تبلت میتوانند سریال یا برنامههای دیگر تصویری را ببینند. درنتیجه هیچکدام از اینها نمیتواند مانع جمع باشد، میتواند تکمیلکننده باشد. دراینمیان وظیفه تهیهکنندگان این است در رسانههای مختلف جایگاه خودشان را پیدا کنند یعنی همچنانکه شوقوذوق تهیهکنندگی در تلویزیون را داریم مایل به تهیهکنندگی در نمایش خانگی، سینما و VOD هم هستیم.
بهطور مشخص، منظورم این نبود نیروهای انسانی مثبت و کارآمدی را که در تلویزیون هست نادیده بگیریم. ما با یک روند مشکل داریم. تلویزیون آنقدر فضا را تنگ کرده که مثلا شما اگر میتوانید سالانه سه سریال خوب کار کنید، ترجیح میدهید دو سال یکبار کار کنید تا بتوانید مخاطبتان را راضی کنید و هم از آن سد بگذرید.
ایرج محمدی: بهجسارت میگویم تلویزیون عرصه را تنگ نکرده. چون ما شبانهروز در تلویزیون هستیم. ما با ضعفهای دیگری روبهرو هستیم. مثلا در عرصه تولید در استطاعت تولید ضعیف هستیم. یعنی در بخش تهیه مثلا پشتیبانی و لجستیک مالی واقعا در تلویزیون حمایت مالی درست و صحیح برای تنها رسانه ملی کشور اتفاق میافتد. الان سریالسازی خیلی هزینهبر است. شما انتظار دارید ما در تلویزیون مثلا سریال LOST بسازیم؟ واقعا قدرت مالیاش را داریم؟ اگر در تلویزیون یک سریال به طور میانگین ٢,٥ میلیارد هزینه داشته باشد وقتی به نمایش خانگی بیاوریم باید همه عناصری که جذابکننده آن محصول است را ایجاد کنیم و هشت میلیارد برآورد میشود و تلویزیون قادر نیست سالانه مثلا پنج سریال نظیر «شهرزاد» بسازد. دوستان ما در تلویزیون با پولی که دارند هنرنمایی میکنند. دوم اینکه آیا ما واقعا زیرساختهای انسانی را درست ساماندهی کردهایم؟ اینجا خود تلویزیون هم زیر سؤال میرود. ما در دهه ٧٠ کلی نیروی انسانی از بازیگر، تهیهکننده، نویسنده پرورش دادیم اما الان با کمبود بازیگر در ژانر طنز مواجه هستیم! چند کارگردان در ژانر طنز داریم؟ به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. حتی تهیهکننده طنز نداریم. این امر نشان میدهد این مشکل را در زیرساخت کل کشور داریم که تربیت نیروی انسانی را دنبال نکردهایم. درنتیجه با تکرار مکررات در سریالها مواجه میشویم. الان طرح قابل عرضه با جسارت کامل به تلویزیون ببرید استقبال میشود اما وجود ندارد. درست است ممیزیها و سلیقهها هم وجود دارند یا دستبهدست گشتن مدیریتها پشتسر هم و نبود نوعی همگرایی در مدیریت به تلویزیون ضربه میزند اما واقعا از نظر ساختار نیروی انسانی هم ضعیف هستیم.
وضعیت امروز تلویزیون مطلوب نیست. مثلا در دهههای ٧٠ و ٨٠ تلویزیون تجربیات خوبی داشته و آمار بینندهها بالاتر بوده. در ١٠ سال اخیر رقبای گردنکلفتی وارد عرصه رقابت شدهاند، تلویزیون با عملکردش از آنها عقب ماند. نیاز بود تلویزیون پویایی بیشتری داشته باشد. مثلا در چند سال گذشته تغییرات و تحولاتی در سطح جامعه رخ داد که تلویزیون نسبت به آنها خنثی عمل کرد و بسیاری اتفاقات دیگر باعث شد تلویزیون مخاطب خودش را از دست بدهد. بخشی از مخاطب مربوط به حوزه نمایشی است. اگر بخش ورزش و فوتبال را از تلویزیون بگیرید مخاطبان بیشتری را هم از دست خواهد داد. حالا مگر نمیگویید ما با افتخار در تلویزیون کار کردهایم. اما به جز آقای طهماسب که «کلاهقرمزی» را یا خانم برومند که «شهر موشها» را نمیسازد، دو نفر دیگر را معرفی کنید که در عرصه سینما یا تلویزیون و نمایش خانگی کار کنند؟ این امر چرا تداوم پیدا نکرد؟
ایرج محمدی: بهعینه در صحنه کار میکنیم. داخل گود هستیم. وقتی میخواهم سریالی در تلویزیون کار کنم از طرف تهیهکننده حمایت مالی نمیشود. تلویزیون هم دستش خالی است. بارها به مسئولان تلویزیون گفتهام زمانی سازمان صداوسیما سازمان هزینه بود. سازمان صداوسیما باید به سازمان هزینه و درآمد تبدیل شود. در بخش درآمدزایی در تلویزیون ضعیف عمل میکنیم. الان رقیب ما سینما یا نمایش خانگی نیست. ما هجمه صد، ٢٠٠ کانال فارسیزبان داریم که با آنها باید دستوپنجه نرم کنیم. بحث اصلی این است اگر بودجه کافی داشته باشیم، مدیری که مسئولیت جایی را قبول میکند باید دستش در دو بخش مالی و نیروی انسانی پر باشد. اگر این دو در کنار هم باشند، تولیدات و آثار جوابگو خواهد بود. زمانی که تلویزیون تنها بوده و سینما برای خودش لکولک میکرد، هیچکدام از شبکههای ماهوارهای یا عناصر تلگرامی و فضای مجازی نبودند. مثل این است یک نانوایی در یک محل کفاف آن محل را میداده و با ازدیاد جمعیت نیازمند نانواییهای بیشتر هستیم. ولی این اتفاقات نیفتاده است.
مثلا وقتی تلویزیون این همه رقیب را میبیند، باید کمی نرمش نشان دهد و با جامعه پیش برود. چرا صدای برخی از افراد جامعه ما در فیلمها و سریالهایمان شنیده نمیشود؟
ایرج محمدی: مسائل روز جامعه همین مواردی است که در گفتوگوهای روزانه مردم است. وقتی با موضوع روز سریال میسازیم شایسته است با هنرمندی از صحبتهای روزانه مردم مثل اختلاس و حقوقهای نجومی صحبت کنیم. لازم است این موارد در سریالهای ما باشد. مثلا دکتر میرباقری به دلیل حوزه فعالیتش در وزارت کشور علاقهمند به این موضوعات است و به ما گفتهاند خط قرمز مضمونی برای خودتان قائل نشوید.
خب، خروجیاش کجاست؟
ایرج محمدی: در حوزه سریال صحبت میکنم. ما همین دغدغه را با دکتر میرباقری مطرح کردیم و ایشان پیغام دادند خط قرمز مضمونی نداریم. امیدواریم با این فرایندی که در یک سال اخیر در تلویزیون شروع شده و نگاهی که به حوزه پژوهش وجود دارد بخشی از مشکلات حل شود. اما همه به دست بخش سریالسازی تلویزیون نیست. بنده و آقای عفیفه در حوزه نمایش میتوانیم حرفهایمان را بزنیم. تا این لحظه هیچکدام از طرحهای من و آقای عفیفه که ارائه دادهایم دچار سانسور مضمونی و ساختاری نشده. گله ما اتفاقا همین است اگر من و آقای عفیفه یا تهیهکنندگان امثال ما میخواهند به جایگاهی برسند که مخاطب تلویزیون بهروز باشد آن امکانات وجود ندارد.
چطور میتوانید این صداها را منتقل کنید؟
محمدی: بنده و آقای عفیفه در شورای پروانه ساخت نمایش خانگی هستیم. در بخش نمایش خانگی سریالهای شاهگوش، قهوه تلخ و شهرزاد را داشتیم که برای شهرزاد بهاصطلاح مشتریها گل کرد و بقیه در سطح میانگین بودند. الان که در شورای پروانه ساخت هستیم طرح درخور توجهی ارائه نمیدهند.
به نظرتان علت چیست؟
محمدی: چرا خودمان را گول میزنیم. بضاعت هنری ما ضعیف است.
شاید بخشی از این اتفاق به دلیل خودسانسوری باشد.
محمدی: از آقایان داوود میرباقری، فتحی و نجفی سؤال کنید چقدر کارشان در نمایش خانگی سانسور شد. مشکل ما این است قدرت و استطاعت کار هنری نداریم. الان سالی حدود صد کار تولید میشود اما چند کار خروجیاش مثل «شهرزاد» شد؟
مشکل چیست؟
محمدی: الان بنده و آقای عفیفه به عنوان تهیهکننده برای یک طرح خوب و جدید خیلی راغبیم که جوان امروزی بپسندد، اما وجود ندارد!
عفیفه: همه نویسندگانی که الان در سینما، نمایش خانگی و تلویزیون فعال هستند براساس ضوابطی مینویسند که شاید شما نامش را سانسور بگذارید. من هفتهای شاید حداقل ٦٠٠ صفحه فیلمنامه و طرح فیلمنامه میخوانم. اما چیز دندانگیری ندیدهام. من الان طرح فیلمنامهای نوشتهام و در تلویزیون تصویب شده اما نمیتوانم نویسنده خوبی پیدا کنم.
چرا نمیتوانیم از جنس سریال LOST را بسازیم؟
محمدی: چند LOST ایرانی خواندهایم اما شبیه کاریکاتور هستند.
عفیفه: به نظرم ما نویسنده خوب داریم اما کارگردان خوب نداریم. یک مشت آدم که اسم خودشان را کارگردان گذاشتهاند و ٧٠، ٨٠ درصدشان فقط اعتمادبهنفس کاذب دارند! اینکه میگویید چرا نمیتوانیم سریالهای مشابه LOST بسازیم چون آن مربوط به سنت فیلمسازی دیگری است. سینما از ١٣٢٨ در ایران راه افتاد اما اغلب تولیدات در دهههای ٤٠ و ٥٠ بوده و در تلویزیون هم بعد از انقلاب سریالسازی رواج پیدا کرده.
قبل از انقلاب هم سریالهایی مانند «سلطان صاحبقران» و «داییجان ناپلئون» داشتیم.
عفیفه: این دو آثار ماندگار هستند اما کارهای بدی هم ساخته شده بود.
الان تعداد کارهای خوب واقعا کم شده است.
عفیفه: نباید انتظار معجزه داشته باشیم اما اینجاست که پای مدیران فرهنگی به میان میآید. به نظرم الان به مدیر فرهنگی باهوش بهشدت نیاز داریم. چون آنها میتوانند راهگشا باشند و این نیروها را درست کنند و خط بدهند که در آینده این مشکلات رفع شود. اگر من میگویم الان کارگردان نداریم ناشی از ضعف مدیریت است. چون هر کسی یک فیلم سینمایی ساخته نام خودش را کارگردان گذاشته، درحالیکه این اشتباه است. این قدرت تشخیص مربوط به مدیران است و آنها باید این موارد را هدایت کنند.
محمدی: نکتهای که واقعا باید به آن توجه کنیم نگاه دلسوزانه به این مقوله است. یعنی همانقدر که دلمان برای تلویزیون و سینما میسوزد، برای سینمای خانگی هم بسوزد. طبق گفته آقای عفیفه، حداقل در هفته ٥٠٠ صفحه طرحهای بچهها را مطالعه میکنیم البته ناامید نیستیم. جوانان بااستعدادی داریم. ما نباید به ١٠، ٢٠ آدم اکتفا کنیم. باید آنقدر پشتیبانی و زیرساخت نیروی انسانیمان را قوی کنیم که تلویزیون، نمایش خانگی و سینما را تأمین کنیم. باید فکری به حال این ماجرا کنیم. این برای ما درد است که بگوییم کارگردان و فیلمنامه خوب نداریم.
ورود تهیهکنندگان تلویزیون را به شبکه نمایش خانگی چطور میبینید؟
عفیفه: به نظرم اتفاق خوبی است. تلویزیون خالی نخواهد شد اگر شرایط خوب باشد من خودم تلویزیون را ترجیح میدهم چون کارکرد اجتماعی دارد و تأثیر سریالها روی مخاطب خیلی بیشتر است و این برای من یک راهنمای عمل است. یعنی فکر میکنم کاری که در تلویزیون میکنم برای جامعه فایده بیشتری دارد. این امر باعث میشود همچنان تلویزیون را دوست داشته باشم و به عنوان رسانه پرقدرت به آن اتکا کنم و به آیندهاش خوشبین باشم. امیدوارم مشکلاتی که دارد نه به صورت شعاری و مقطعی، بلکه اول تشخیص داده شود مشکل کجاست و بعد راهحلهای خوبی پیدا کنیم. آینده تلویزیون و نمایش خانگی میتواند خوب باشد و همه در یک عرصه هستیم. خوب است رقابتی وجود داشته باشد. یعنی نمایش خانگی را قوی ببینیم و سعی کنیم تلویزیون را قویتر کنیم. همچنان جای امیدواری وجود دارد چون امسال مجموعه آثار جشنواره یاس نسبت به سال قبل بهتر بوده. از لحاظ آماری کارها افزایش کیفیت دارند.
محمدی: تلویزیون خانه اول و آخر من است. اما الان نمایش خانگی نیاز به تهیهکنندگان حرفهای دارد که یکی از آسیبشناسیهای مهم در نمایش خانگی نبود تهیهکنندگان حرفهای است. اگر به عنوان تهیهکننده تلویزیون در این عرصه هستیم به این خاطر است که به این بخش بهگونهای سروسامان دهیم. انجمن شرکتها و فیلمسازی ایران که اکثرا از بچههای تلویزیون هستند به این دلیل است که صیانت شغلی در این بخش به وجود بیاید و به دست عدهای بازاری نیفتد که بعدها با آثار ضعیف و حتی سخیف روبهرو شویم. اگر یادتان باشد چند سال قبل تلهفیلمها را به نام تلهفیلم شانه تخممرغی میشناختند. صرفا از جیب مخاطب به هر عنوان پول کش میرفتند که با حضور تهیهکنندگان تلویزیون و مدیریت خوب فرهنگی ارشاد توانستند جلوی این مقوله را بگیرند. الان هم در بخش نمایش خانگی تهیهکنندگان تلویزیون به شرطی که آنجا هم امکانات و منابع مالی فراهم باشد عرصه جدیدی برای مخاطبان به وجود خواهند آورد.
شیرمحمدی: در حوزه شبکه نمایش خانگی صنف کار سختی در پیشرو دارد با توجه به معضلات پیشِروی تهیهکنندگان برای رسیدن به مطلوب باید راه پرفرازونشیبی را طی کرد که البته به نظر من دور از دسترس نیست و افق روشنی را پیشِرو داریم که انشاءالله با همکاری دوستان و همکارانمان در بدنه سیاستگذاری سازمان سینمایی حصول به این چشمانداز سخت نیست فقط باید جدی گرفته شود
مسائلی مثل مشکلات تولید و نحوه ارائه آن در بازار شبکه نمایش خانگی که هیچ ضمانت اجرائی برای آن وجود ندارد.
بهویژه در زمینه شرکتهای پخش که اعظم مشکلات تهیهکنندگان در این بخش است و نمیدانم چرا به این موضوع رسیدگی نمیشود. پای صحبت اعضای آیفیک که بنشینید، میبینید همه عزیزان تهیهکننده زخمخورده این ماجرا هستند برای مثال، دوستان فیلمساز ٢٠٠ میلیون تومان برای تهیه و تولید یک فیلم ویدئویی هزینه میکنند و پخش با قدرت تمام پیشنهاد خرید فقط ٢٠ میلیون تومان را میدهد حال با توجه به اینکه فضای نمایش خانگی فضای اشباعشدهای نیست و پتانسیل بسیار خوبی برای ارائه آثار خوب به مخاطبان خود را دارد سؤال اینجاست: با توجه به تعداد محدود شرکتهای پخش و فضای مورد استقبال مخاطبان شبکه نمایش خانگی، این قدرت بلامنازع و بیمحابا از کجا سرچشمه میگیرد؟ که تهیهکنندگان با اینهمه زحمت طاقتفرسا برای تهیه و تولید این کالای مهم فرهنگی حتی امیدی به بازگشت نیمی از سرمایه خود یا سرمایهگذارانشان را ندارند. به نظر من این موضوع پخش یکی از اساسیترین معضلات همکاران بنده است که امید داریم با همفکری و همکاری مدیران خوشفکر و عزیزانمان در بدنه سیاستگذاری سازمان سینمایی و سمعی و بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مرتفع شود، انشاءالله. در آخر باید عرض کنم آیفیک همکاریهای بسیار خوب متعامل و گستردهای با سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد که امیدواریم در آینده این ارتباط گسترش یابد و این همکاری به بهترین شکل ممکن ادامه پیدا کند چون بدونشک افق پیشِروی ما (تهیهکنندگان) در زمینه تهیه و تولید و دستیافتن به بازار مطلوب شبکه نمایش خانگی، افق بسیار روشنی است که این درواقع با تعامل و همکاری طرفین صورتپذیر خواهد بود.