نمایش خانگی/مجید ناصری: سریال “افعی تهران” ساخته سامان مقدم از محصولات فیلمنت به پایان رسید در حالی که از نیمه های سریال بسیاری از مخاطبان حدس زده بودند که افعی تهران کیست؟
حدس و گمان مخاطبان درباره اینکه آرمان بیانی-کارگردان فیلم در فیلم- خودش قاتل زنجیره ای کودک آزاران است، نوید این را هم میداد که با درپیش بودن فیلمبرداری حین عرضه، شاید با یک رودست کامل در قسمت پایانی روبرو باشیم.
از آن طرف گروهی از مخاطبان هم فکر میکردند که چون نام پیمان معادی به عنوان فیلمنامه نویس سریال آمده و او بخش عمده شهرت خود را مرهون همکاری با اصغر فرهادی است پس “افعی تهران” هم گرفتار پایان باز یا بی پایانی داستانی خواهد بود غافل از آن که حضور سامان مقدم در مقام کارگردان “افعی تهران” و تجربیات سریال سازی او از “شمس العماره” تا “دیوار به دیوار” بر کار غلبه داشت و درنهایت او به سبکی که به آن شهره است یعنی با برگزاری یک پارتی-مهمانی- داستان را بست.
سامان مقدم بسیار به مهمانی بازی علاقه دارد و اینکه آدمها را در لوکيشن های بسته به بهانه یک مهمانی دور هم جمع میکند را از “کافه ستاره” و ” مکس” تا “نهنگ عنبر” و “دیوار به دیوار” و حتی فیلم توقیفی “صد سال به این سالها” ارائه داده بود.
مقدم که حجم بالای موسیقی غربی حاکم بر سریالش از جیمی هندریکس و لوئیس آرمسترانگ تا دیوید بوئی و گراهام ناش در تعارض است با پشت صحنه هایی که بیشتر آغشته به آوای فتانه و جواد یساری و شهرام شب پره و ناهید و… هستند، نشان داد که طی سالهای مختلف کار در سینما و تلویزیون و مشق کردن پیش سینماگرانی نظیر برادران شایسته، مسعود کیمیایی، رامین عباسیزاده، همایون اسعدیان و ابوالحسن داوودی، هرچه را که نیاموخته باشد در جمع کردن داستان، کار را یاد گرفته و نقطه قوت “افعی تهران” هم یکی شروع معمایی بود و یکی پایان بی صدای آژیر پلیس که هر دو ناشی از تجربیات طولانی همکاری با خبرگان است؛ یعنی همان چیزی که متاسفانه نسل تازه کارگرداننمایان علاقمند به لاتگرافی از آن بیبهرهاند.
او در بسیاری از قسمتها و با کم آمدن داستان مجبور بود با وارد کردن بازیگران مهمان-مثل هومن سیدی، امین حیایی، پژمان جمشیدی و…- برای مخاطب تازگی ایجاد کند که این خودش نشان دهنده آن است که همکار پروژه هایی مثل ضیافت و سلطان مسعود کیمیایی، پریدخت و شمس العماره رامین عباسیزاده، تحفه هند و مرد آفتابی همایون اسعدیان همچنان باید حتما یک دراماتورژ درجه یک را کنار خود داشته باشد تا آن تجربیات تکنیکی بیشتر به کارش بیایند.
حضور تهیهکننده ای جاهطلب مثل جواد فرحانی در پروژه “افعی تهران” بسیار کمک حال سامان مقدم بود و او انواع و اقسام بازیگر و لوکیشن را برایش تدارک دید تا داستانی خط قرمزی را با پایانی غیرکلیشه به فرجام برساند ولی سامان مقدم باید در کارهای آتی بیش از اینها بر متن کار کند.
راستی اگر سامان مقدم میخواست این سریال ملبس با انواع موسیقی غربی را در اینستاگرام وایرال کند، حتی اپیزودی از آن قابل عرضه بود؟؟ و تک تک پلان ها کپی رایت نمیخورد؟ چرا تلاش برای جلب نظر طبقه متوسط نزد برخی کارگردانان متبادر شده در پهلو زدن به موزیک غربی؟ آن هم وقتی خاستگاه کاراکترهای اصلی “افعی تهران” نه آن طبقه الیت خارجیگوشکن که جماعتی است رشدکرده حوالی پارک شهر و شوش و شاپور و مولوی؟ چه کسی گفته فتانه چیپ است و لوئیس آرمسترانگ، فاخر؟