نمایش خانگی: محمد لقمانی که این روزها در برنامه خانگی #مهمونی از محصولات نماوا، عروسکهای پشه و قیمه را بهحرکت درمیآورد در یادداشتی از رمز و راز موفقیت #مهمونی نوشته است.
متن یادداشت لقمانیان را به نقل از روزنامه فرهیختگان بخوانید:
درمورد اینکه راز موفقیت ایرج طهماسب چیست و چه میکند که عروسکهایش را دوست دارند، باید بگویم که دنبال راز نگردید، چون رازی وجود ندارد. یک فرمول ساده دارد، اینکه آنقدر در کار خودت استاد شده باشی و دیدگاه، بصیرت و تجربه اندوخته باشی که بتوانی تشخیص دهی چه کاراکترهایی میتوانند در یک برنامه بدرخشند و طهماسب بهخوبی این را میداند. به این فرمول، کارنامه درخشانی را که دارند هم اضافه کنید. او بعد از دوران بازیگری، کار و عمرشان را وقف کارهای عروسکی کردند و بینش وسیعی دارند و مثل یک فیلسوف عمل میکنند. اینکه چطور به دنیا نگاه کنی و اینکه چه فلسفه و بینشی داشته باشی مهم است.
اگر میبینید که خیلی افراد، کاراکترهای عروسکی میسازند و چیزی از آنها درنمیآید به این دلیل است که بهخاطر پول، تجارت و شهرت کار میکنند و دلی نیست. قاعدتا همه این مراحل به دل، تجربه و عشق آدم برمیگردد. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که عشق در آن وجود دارد.
به نظر من طهماسب در درجه اول یک پدر است و دو فرزند دختر دهه شصتی دارد. بههرحال کسانی که بچه دارند، دغدغه این را هم دارند که فرزندی سالم پرورش دهند و اینکه بچهشان به دور از همه تنبیهها رشد پیدا کند. از دیدگاه تربیتی و روانشناختی هم نگاه کنید، والدینی که دید وسیعی دارند و زمانه خودشان را میشناسند، بیشتر تلاش میکنند که فرزندانشان کمتر دچار مشکلات روانی و رفتاری شوند. آنطور که دیدهام طهماسب پدر درجه یکی است و فرزندان بسیار خوبی دارد. وقتی یک شخص در زندگی شخصی اینطور باشد، قطعا رفتار با کودک را میداند. در درجه دوم اینکه او سالیان زیادی است که برای مردم برنامه میسازد و جنس برنامهسازی را میشناسد، بهگونهای که نهتنها بچهها بلکه خانوادهها برنامه را ببینند. بهطور طبیعی چنین آدمی قوانین و رفتارها و هنجارهای خانواده را میشناسد و هنجارها در برخوردها را میداند. ضمن اینکه خودش هم کودکی سختی داشته و همچنین انسانی که کودکیاش مثل کودکان امروزی نبوده را قاعدتا بیشتر میشناسد و بیشتر درک کرده است. برآمد همه این موضوعات میشود برنامههایی مثل «کلاهقرمزی» و «مهمونی». کارگردانی ست که 100 فیلم میسازد اما هیچکدام از کاراکترها و فیلمهایش دیده نمیشود اما یک کارگردانی هم داریم که دو فیلم میسازد و جهانی و بینالمللی و مردمپسند میشود. اگر تکنیکی بخواهیم نگاه کنیم کارگردانهایی که دارای بینش هستند و زندگی، اجتماع و فلسفه را میشناسند و به دنیای پیرامون فلسفی نگاه میکنند، همنوعشان برایشان مهم است و دغدغه دارند و برای همین همیشه موفق هستند. طهماسب هم اینطور است.
اگر بخواهیم درمورد جذابیت عروسکهای جدید مثل پشه، مگس و… در برنامه مهمونی بگویم دلیلش این است که این کاراکترها شعار نمیدهند. طهماسب میخواهد که همه ساده صحبت کنند و هرکسی که در نقاط مختلف ایران زندگی میکند، از بچه در روستا گرفته تا بچهای که در شهر بزرگ و پایتخت زندگی میکند آن را بفهمد. وقتی چیزی همهفهم باشد راحت پذیرفته میشود و اینها بهواسطه همان تمرین و ممارستی است که با تیمشان انجام میدهد. یک وسواس و گزینشگری دارد که چه دیالوگهایی ارزش دارد و چه دیالوگهایی بیارزش است. شما هیچوقت ندیدهاید آقای طهماسب بیاید در برنامه بهصورت مستقیم راجعبه پول، نقدینگی یا… صحبت کند، زیرا همه اینها گذراست و ترجمهاش برای همه قشرهای جامعه متفاوت است اما مفاهیم را میبرد در دل یکسری تعابیر مثلا نیش زدن، همه افراد جامعه از پشه نیش خوردهاند، مگس دیدهاند و همه جامعه با این افراد در ذهنشان صحبت کردهاند و فانتزی دارند.
چیزهایی را مطرح میکند که همهفهم باشد و بهرغم تمام برنامههای تلویزیون که در طنزها شوخی وجود دارد که به مدیران مربوط است و در رابطه با مسئولان عنوان میشود اما این برنامه اینطور نیست. بسیاری از برنامههای ما تاریخ انقضا دارند اما شما هیچوقت در برنامههای طهماسب تاریخ انقضا نمیبینید. یک پشه است که میخواهد نیش بزند، این پشه را چه امروز ببینید و چه 50 سال دیگر هنوز برای مردم تازگی دارد، زیرا مربوط به زندگی مردم است. طهماسب حال خوب زندگی را نشان میدهد، یک زندگی که همه آن را میفهمند.
او در کارشان سختگیر نیست اما مصمم و جدی است. وقتی آدم یکسری اصول داشته باشد و بداند که درست است قاعدتا طبق آن پیش میرود. وقتی هم یک تیم مطمئن باشد که این اصول درست است نه به اجبار بلکه با فراغبال آن را میپذیرد.
همدلی و روحیه بسیار خوب گروه همیشه به یاد من میماند. این بهخاطر تیم درجه یکی است که درکنار طهماسب بودند. این همدلی و همراهی همیشه در ذهن من است و خاطرات ریز و درشت وجود دارد اما حال خوبی که وجود داشت، فراموش نمیشود. خدادادی تهیهکننده جوانی بود که خیلی باانگیزه و انرژی است و به نظر همه گروه احترام میگذارد و موقعهایی که امکان دارد صحبت میکند و نظرات عوامل را میپرسد و گپ میزند. خیلی از تهیهکنندگان اینطور نیستند و به عواملشان نگاه هم نمیکنند یا خود آقای طهماسب تایم بیکاریاش را کنار بچهها استراحت میکند و از حال آنها میپرسد. این مسائل سر کار بسیار مهم است و در بعضی فضاهای دیگر عوامل اینطور نیستند و بهصورت مکانیکی کار میکنند.