نمایش خانگی: واسپاری مدیریت سامانههای ویدیوی درخواستی به رسانه ملی و بهدنبالش واگذاری زعامت صدور مجوز سریالهای خانگی به صداوسیما با انتقادات مختلفی روبروست.
روزنامه اصولگرای جوان با زیر سوال بردن کیفیت سریالهای اخیر رسانه ملی به طرح این مساله پرداخته که در دوران میانمایگی سریالسازی تلویزیون، مدیران تلویزیون بناست چه تحولی در شبکه خانگی به وجود آورند؟
متن گزارش جوان را بخوانید:
صداوسیما معلوم است برای تولید سریال از داشتن طرح و نقشهای که مختصات یک اثر خوب را مشخص کند، بیبهره است، یعنی هنوز برای تشکیل یک تیم زبده و کارآمد که بتواند زوایا و شاخصها و بایستههای سریالسازی را تراش بدهد، ارادهای ایجاد نشده است. آنچه واضح است اینکه چند نفر یا تیم و اگر نگوییم باند محدود وجود دارند که مدام سفارش میگیرند و سریالهای متوسط و ضعیف میسازند و همین چرخه بدون هیچ تحولی مدام ادامه پیدا میکند. مدیران سیما وقتی از محتوا صحبت میکنند گویی در یک دوقطبی متوقف ماندهاند؛ دوقطبیای که یک سر آن طنز و یک سرش ملودرامهای تلخ اجتماعی است. یکی قرار است مردم را صرفاً بخنداند و بدون اولویت در فرهنگسازی آنها را سرگرم کند و یکی قرار است بدبختیها و ناکامیهای اجتماعی را به همان شکلی که هست یا بدتر از آن بازنمایی کند. اولی داعیه خدمت به مردم با ایجاد خنده بر لبها دارد و دومی با ژست گرفتن آیینه مقابل کژیهای جامعه همین داعیه را دارد.
سویهای دیگر هم وجود دارد که تولید سریال فاخر است و مرد این میدان داوود میرباقری ۲۰ سال یکبار یک سریال برای سیما میسازد و همه به آن افتخار میکنند و در این چرخه معیوب و محدود کسی به فکر زایش افکار و ایدههای جدید و خلاقیتهای بدیع نیست. اتفاقهای خوب ربطی مستقیم با برنامهریزیهای بلندمدت و کوتاهمدت ندارد و صرفاً از تلاشها و دغدغههای فردی خارج از حیطه مدیریت جوانه میزند. به نظر میرسد میانمایگی سریالسازها سبب شده است تا نه تنها شاهد پیشرفتی در این عرصه نباشیم بلکه آثار خوبی مثل «پایتخت» نیز به جای ارتقای کیفیت به تدریج به دلیل غفلت مدیران گرفتار آفت شوند و به حضیض روند تا جایی که سردرگمی و مردد بودن را در افعال و سخنان مسئولان میتوان مشاهده کرد. این روزها که صداوسیما قرار است متولی ارائه مجوز برای آثار نمایش خانگی هم باشد، این سؤال مهم مطرح میشود که با سریالهای میانمایه فعلی تلویزیون، قرار است دقیقاً چه تحولی در سریالهای این عرصه ایجاد شود؟
وزارت ارشاد که عملاً این عرصه را به حال خود رها و صرفاً خود را در حد متصدی صدور مجوز محدود کرد تا کار به اینجا رسید که انبوهی از آثار نازل تولید شد. آیا صداوسیما میتواند از اختیاراتی که برای تولید سریال به دست آورده مسئولیتشناسانهتر از وزارت ارشاد عمل کند؟؟
سریالسازی در سیما نیاز به تغییر افکار، رویکردها و تجربههای تازه دارد و با همین دستفرمان اتفاقی در آینده شبکه خانگی رقم نخواهد خورد. سریالسازی نیاز به تربیت نیرو در نویسندگی و تهیهکنندگی دارد. با چند تهیهکننده تکراری نمیتوان تحولی در شبکه خانگی ایجاد کرد. با نویسندههایی که مانند هم مینویسند و دنیا و جامعه را از دریچهای تکراری و کلیشهای میبینند، نمیتوان پاسخگوی نیازهای نسل جوان بود.
سریالسازی نیاز به ژانرهای مختلف و ایدههای تازه دارد. یک قصه تلخ را میتوان جذاب و با ایدهای جدید ساخت و دریچههای تازهای به روی مخاطب باز کرد. صرف پرداختن به تلخیها نمیتواند ادای دین به جامعه باشد. آثار طنز ما نیاز به بازنگری و پژوهش برای رسیدن به تجربههای نو و عرصههای تازه دارند. اگر دست نجنبانیم و موضوع ساده فرض شود و به این میانمایگی در متن و اجرا اکتفا کنیم، مخاطب را بیش از پیش از دست خواهیم داد.