نمایش خانگی: سریال خانگی “ملکه گدایان” از همان اولین قسمتهای عرضه با سریال تلویزیونی “آوای باران” مقایسه شد؛ بهخصوص که هر دو سریال را حسین سهیلیزاده ساخته است.
به گزارش سایت نمایش خانگی، رحمان سیفیآزاد درباره این مقایسه به روزنامه فرهیختگان گفت: درباره کودکان کار پیش از “آوای باران” هم کارهایی ساخته شده است و یا کهنالگویی همچون الیور توئیست وجود دارد. این در جامعه ما از همان قضاوتهای لحظهای موضوعی است. چون به این موضوع برخورد کردید میگویید تکراری است، ولی از همه این موضوعات پیشتر 10 اثر ساختهشده که میتوان گفت تکراری است. لحظه نگارش، روایت و داستانپردازیها و فرمت گفتمانی است که با هم متفاوت است؛ این هم خیلی متفاوت است.
سیفیآزاد ادامه داد: شباهتی با “آوای باران” وجود ندارد جز اینکه بگوییم در آنجا هم موضوع بچههای گدا بودند ولی داستانپردازی و گفتمان حاکم در اثر کاملاً متفاوت است. این برای این اثر است. اصولا در ساختن آثار مختلف تاثیرپذیری از آثار پیشتر خود امر طبیعی است و همهجای دنیا این امر مرسوم است، مثلا داستانی ساختهشده که میگویند ورژن امسال هم ساخته شود. یک فیلم معروف فرانسوی را یک ورژن فرانسویها و یک ورژن آمریکاییها ساختند. آمریکاییها آن را براساس روایت هالیوود و حادثهمحور یا اندیشهمحور ساختند.
تهیهکننده “ملکه گدایان” تاکید کرد: این نوع قضاوتکردنها را علمی و شفاف نمیدانم. بیشتر مقاصد بهرهبرداریهای لحظهای و زرد از این میبینم. این ربطی به ملکه گدایان ندارد و چون ساختهشده نباید ملکه گدایان ساخته شود؟ بهنظر من این موضوع منتفی است و باید حتما ساخته شود. اگر من داستان جذابی برای ادامه شخصیتها داشته باشم حتما باید بسازم. اصلا فکر نمیکردم چون ملکه گدایان ساختهشده به من میگویند آوای باران ساخته شد و تمام! این روایت و بحث دیگری است. قصه آدمهای دیگر و شخصیتهای دیگر است. این بهرهبرداری فردی بود که خود را کشف کنیم. بهنظر من این از بعد جامعه ایران باب است، ولی اگر بدون هیچ تغییر و خلاقیتی و بدون هیچ قصه متفاوتی، عینا همان را بیان کنیم دزدی میشود.
سیفیآزاد افزود: کپیبرداری با اقتباس یا الهامگرفتن خیلی تفاوت دارد. مثل این است که کتاب کسی را با دستخط خود بنویسید و بگویید برای من است. آن رسمالخط فکری مختص نویسنده اصلی است. اگر با دستخط خود بنویسید کپی برابر اصل میشود. مطمئن باشید اگر کپی برابر اصل “آوای باران” بودیم مخاطب ما را دوست نداشت، چون جنس فیک هیچگاه جذاب نیست. این از نظر ما مذموم است، بهخاطر همین این نوع قیاسها و قضاوتها تکی و دمدستی است و ممکن است در آن سوءاستفادهها و بهرهبرداریهای سیاسی خاص انجام شود.