نمایش خانگی: تازه ترین جلسه رسیدگی به پرونده متهمان سوءاستفاده در بانک سرمایه با افشاگریهای نماینده دادستان درباره احسان دلاویز مشاور جوانان رییس اصلاحات همراه بود.
رسول قهرمانی نماینده دادستان اظهار کرد: محمدهادی رضوی در تحقیقات مقدماتی اظهاراتی داشته مبنی بر اینکه احسان دلاویز پس از اطلاع از روند تسهیلات با من تماس گرفت و یک تا یک و نیم درصد مطالبه کرد و به من گفت: میتوانی امتحان کنی کار را به بانک بسپاری و ببینی اتفاقی نمیافتد. به او گفتم یک و نیم درصد در قالب حق مشاوره پرداخت میکنم الان امکان پرداخت ندارم، گفت: نزد حسامی میروم و پروژههای شما را توضیح میدهم، بعد از توضیحات آقای حسامی قبول کرد و موضوع تصویب شد که بعد از پرداخت وثایق تبدیل به سفته شود، خرد خرد دو میلیارد به دلاویز دادم، اما وثایق تبدیل به سفته نشد.
نماینده دادستان ادامه داد: چکها را رضوی صادر میکند منشی رضوی خانم شریف کاظمی از حساب بانک مسکن ۱۰ چک ۲۰۰ تومانی و یک چک ۲۵۰ تومانی صادر میکند چک در وجه امیر قادری بابت حقالمشاوره کشیده میشود.
نماینده دادستان افزود: آقای قادری ماشین پولشویی آقای امامی بوده است اگر این فرد را ببینید متوجه میشوید که در حدی نیست به کسی مشاوره بدهد، ۵۰ درصد چکها به آقای دلاویز برای تبلیغات در شاهگوش داده شد. آقای قادری میگوید به دستور امامی و دلاویز به دفتر رضوی رفتم تعدادی چک را گرفتم و پس از هماهنگی رضوی، امامی و دلاویز، عینا تحویل احسان دلاویز دادم.
قهرمانی ادامه داد: طبق اظهارات آقای حسامی مدیر دفتر آقای بخشایش سید محمد امامی سال ۹۱ به همراه دلاویز و فرد دیگری به عنوان مشاوران بخشایش حکم رسمی داشتند و رابطه بسیار نزدیکی با علی بخشایش داشتند و در هر زمانی که میخواستند با او تشکیل جلسه میدادند.
وی ادامه داد: در بانک سرمایه آقای امامی و دلاویز همه کاره بودند حتی به اعطای تسهیلات به خود و سایرین دخالت میکردند.
نماینده دادستان افزود: در اظهارات آقای حسامی آمده که دلاویز گفته است (الان بریزند بگیرند از من چیزی ندارند) آقای دلاویز به نام خود چیزی امضا نمیکرد.
نماینده دادستان خطاب به متهم دلاویز گفت: آقای حیدرآبادی را چه کسی به بانک آورد و تحمیل کرد، بازیگر اصلی میدان تهاترهای غیرواقعی رضوی و بعد امامی بوده است، دلاویز و امامی لیست بدهکاران عمده بانک سرمایه را داشتند و عملا به دنبال کارچاق کنی بودند. آقایان در ساخت فیلم شاهگوش و شهرزاد وجوهی را به نام اسپانسر جذب کردند.
نماینده دادستان گفت: رضوی چند شرکت داشت و در ساخت شهرزاد با امامی شریک بوده است تسهیلات دریافتی از بانک سرمایه با پیگیریهای احسان دلاویز صورت گرفته است عملا علی نانچیان رئیس شعبه اسکان توسط سید هادی رضوی، امامی و دلاویز ساپورت میشد، طبق اظهارات حسامی دلاویز ۲۰ میلیارد ریال از هادی رضوی بابت تسهیلات دریافت کرده است.
در ادامه دادگاه حسامی در جایگاه حاضر شد و گفت: بنده مسئول دفتر آقای بخشایش نبودم مسئول اداره حوزه مدیریت بودم، بخشایش یک یا دو مسئول دفتر داشت، این افراد حکم داشتند، در بازرسیهایی که ضابطین از من سوال کردند چکی نشان دادند و گفتند آقای رضوی اظهار کرده که ۲ میلیارد تومان به دلاویز پول دادم.
در ادامه نماینده دادستان گفت: طبق اظهارت آرمان علمایی، محمد امامی در سال ۸۸ یک فرد ساده بوده و بعد از آشنایی با دلاویز، امیر فرزان به دلالی شدید و انحصاری در بانک سرمایه برای اخذ تسهیلات و ضمانتنامه برای شرکتهای مختلف اقدام میکنند، در زمان بخشایش بسیار دلالی میکردند و وامهایی برای شرکت خود میگرفتند.
در ادامه نماینده دادستان گفت: اظهارات خانم پیراسته همسر آقای امامی را میخوانم و تذکر میدهم اگر تهدیدی علیه او شود دادگاه برخورد سختی میکند.
نماینده دادستان ادامه داد: طبق اظهارات همسر امامی، احسان دلاویز مشاور بخشایش بود و همزمان شرکت نفت و گاز پاسارگاد به امامی معرفی شده است و احسان دلاویز به صراحت بیان میکرد که هیچ جا ردی از خودش به جا نمیگذارد.
وی ادامه داد: طبق اظهارات همسر امامی، آقای دلاویز و آقای امامی رابطه نزدیک با آقای بخشایش داشتند.
در این هنگام نماینده دادستان از آقای ضیائی خواست در جایگاه حاضر شود و گفت: در خصوص حیدرآبادی توضیح بدهند.
نماینده دادستان ادامه داد: آقای ضیائی وقتی به بانک آمد قبلا مدیرعامل شرکت آتیه صبا بود که اقدامات نفتی داشته است و حیدرآبادی جزو حلقه فاسد نفتی بود که به بانک سرمایه میآید و در خصوص احسان دلاویز او در بانک سرمایه به عنوان مشاوره بود و در بسیاری از تسهیلات نقش واسطه داشته است و حق میگرفت.
نماینده دادستان افزود: احسان دلاویز به واسطه آشناییهایی که در مجلس داشت نقش حمایت از بخشایش را در ارکان دولت و مجلس ایفا میکرد برادر آقای دلاویز مدیرعامل نفت پاسارگاد بوده است آقای ضیایی در این باره توضیح بدهید.
متهم ضیایی گفت: درباره آقای دلاویز و تسهیلات آقای امامی و رضوی من در سال ۹۱ و ۹۲ مسئولیتی نداشتم، چون این تسهیلات در این سالها بوده، درباره واسطهگری دلاویز مستندات را آوردهام که در تسهیلات آقای رضوی هم بود.
وی ادامه داد: درباره نفت پاسارگاد آقای دلاویز کلیه ضمانتنامه منتسب به خود را که دریافت میکرد در شرکت نفت پاسارگاد تبدیل به قیر صادراتی شده است.
نماینده دادستان خطاب به ضیایی گفت: شما جوری صحبت میکنید انگار به شما تحمیل شده است و تحت فشار بودید.
متهم ضیایی گفت: نه تحمیلی نبوده بنا بر اقرار و مکتوبات آقای رضوی نزد بازپرس میگویم و تحت فشار هم نبودم.
نماینده دادستان گفت: درباره اظهارات آقای قندالی درباره پروسه نفتی در قیر پاسارگاد و شرکت نفت، پاسارگاد میگوید برادر دلاویز در این شرکتها بود شرکت قیر هرمز هم زیرمجموعه این شرکتها بوده است و در آن ضمانتنامههایی از بانک رفاه اخذ میشود که در شرکت هرمز پاسارگاد تبدیل به قیر صادراتی و از کشور خارج میشود.
وی گفت: آقای قندالی در این باره توضیح داد و اینکه آقای حیدرآبادی چگونه به او تحمیل شد و اینکه حیدرآبادی رنگ و بوی نفتی داشته و او را در بانک سرمایه مدیرعامل میکنند.
در این هنگام نماینده دادستان متهم شیانی را برای بیان توضیحات به جایگاه خواند و متهم شیانی گفت: آقای دلاویز و آقای امامی با حکم آقای بخشایش در بانک رفت و آمد داشتند.
در این هنگام نماینده دادستان از آقای سلمان اعلایی خواست که در جایگاه حاضر شود و از او پرسید در خصوص پرونده رضوی شما مطلع بیشتری هستید که نامبرده را آقایان امامی و دلاویز به مدیرعامل معرفی و دستور افتتاح حساب و پرونده دادند و سفارش میکردند که نامبرده داماد فلانی است و پس چند بار تمدید نامبرده را به تهاتر ملک با بانک میکردند، آقای اعلایی توضیح بدهید.
اعلایی توضیح داد: من از سال ۸۷ در بانک سرمایه بودم و از سال ۹۰ که آقای بخشایش و آقای قندالی به بانک سرمایه آمدند مصیبت ما شروع شد.
وی ادامه داد: در باره پرونده آقای رضوی آن زمان من در حوزه بودم و از انجایی که دلاویز و امامی حکم داشتهاند به ما دستور میدادند.
وی گفت: درباره آقای رضوی باید بگویم او خیلی کم به بانک زنگ میزد؛ اما دلاویز و امامی تردد داشتند وحتی زمانی که مشاور بودند برای بعضی پروندهها تاکید میکردند آنها برنامهریزی را عین جدول چیده بودند.
اعلایی گفت: ما تاسف میخوریم ۳۱ سال کارمند بانک بودیم و بعد از بازنشستگی گیر آن آقایان افتادیم چرا که ما ۳۲ نفر که سابقه همکاری بانکی داریم زیر سوال برویم.
در این لحظه متهم بایرامی به خواسته نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد.
نماینده دادستان گفت: آقای بایرامی خلج علاوه بر اینکه اتهام دارند در حال حاضر به عنوان مطلع هستند.
نماینده دادستان ادامه داد: او میگوید امامی و دلاویز در پروندهها نقش مستقیم داشتهاند و همه کارها توسط آنها پیگیری میشد و به نتیجه میرسید.
نماینده دادستان ادامه داد: دلاویز و امامی به صورت مکرر به دفتر آقای بخشایش رفت و آمد میکردند و ارکان اعتباری بانک برای تسهیلات به برخی مشتریان خاص (شاملو، حیدری و رضوی) تحت فشار قرار میدادند.
وی گفت: با توجه به شرایط سنی بالای بخشایش آقایان حسامی، امامی و دلاویز با سوءاستفاده در خصوص تسهیلات کلان بر نامبرده اعمال نفوذ میکردند و احسان دلاویز و امامی همیشه با فشارهای لازم خواستههایشان را محقق میکردند.
بعد از این مرحله متهم بایرامی خلج به عنوان مسئول مطالبات معوق بانک سرمایه گفت: من از سال ۸۹ در بانک سرمایه مشغول به کار شدم مدیر شعبه در آن موقع از رفت و آمدها به بانک هیچ نمیدانست.
متهم بایرامی خلج گفت: من اصلا درخواستی ندادم و مصوبهای که داده بودند بعد از زمانی بود که من از بانک رفته بودم این دوستان را اصلا ندیدم.
وی ادامه داد: آقای دلاویز را یک بار دیدم به همراه آقای امامی به عنوان ویژه به همه شعبهها میرفتند.
این متهم ادامه داد: شیوه کار مدیران بانک این گونه بود که اگر آقای کاظمی سه پرونده امضا میکرد میگفت: به شرطی این کار را میکنم که آقای بخشایش هم سه پرونده امضا کند و بقیه دوستان تحت فشار و توهین قسمت بالایی بانک بودند.
متهم بایرامی خلج گفت: من سه بچه دارم تا دو نصفه شب برای این بانک و مطالبات معوق کار میکردم اموال و دارایی رفته است و از شما آقای قاضی مسعودی مقام تشکر میکنم به همه فرصت میدهید صحبت کنند.
نماینده دادستان در این لحظه اظهارات صانعی مقدم را قرائت کرد که البته جز متهمین نیست و اظهارات قنبری را نیز خواند و در ادامه متهم نانچیان را به جایگاه خواند.
متهم نانچیان گفت: آقای دلاویز چند بار از من پیگیر این تسهیلات بودند.
در ادامه نماینده دادستان گفت: وثیقه آقای رضوی را آقای امامی تامین میکرد، این تسهیلات ۱۳ دست چرخیده تا به دست رضوی برسد که مصداق پولشویی است.
وی گفت: طبق ردیابیهای انجام شده درباره چکهای آقای دلاویز باید گفت بخشی از تسهیلات به حساب حمید حاجیان در بانک سینا رفته که سوال اینجا است که آقای دلاویز چرا این پولها را از شرکتهای امامی دریافت میکردید توضیح بدهید پورشه را آقای امامی چرا برای شما خریده است یا ملکی در شمال آیا تبلیغات برای شما تا این حد سودآور بوده است.
نماینده دادستان گفت: قطعا این مبالغ را مستقیما دریافت نمیکنید، چون عملیات پولشویی گسترده است.
وی گفت: آقای رضوی به دنبال هر بهانهای بود پول را از بانک بگیرد و ضمانتنامهای میخواهد البته نشده است.
نماینده دادستان ادامه داد: در کار قیر شرکتهای گسترده و کارتنخوابها ضمانت نامههای کلان از شرکت هرمز پاسارگاد گرفتند که آقای دلاویز و امیررضا فرزانراد بوده است.
وی عکسی را نشان داد و گفت: در حال حاضر امیررضا فرزانراد متواری و از کشور فرار کرده است، اما حتی بعد از فرار هم کار را اداره میکرد و همه پولها را از فروش قیر تهیه میکرد آقای دلاویز آیا شما که ادعا میکنید برای اقتصاد کشور میمیرید این عکس را میشناسید کجاست؟ شما در این عکس در ویلایی در امارات با هم جلسه گذاشتید.
نماینده دادستان گفت: شما مگر نمیدانید قیرها از کشور خارج شده است آن وقت شما با مفسدان اقتصادی جلسه میگذارید آیا این به جز خیانت به کشور نیست؟
نماینده دادستان گفت: آقای دلاویز در دفاعیات خود اشاره کرد که رشتهاش کارشناسی ارشد ارتباطات است حال سئوال اینجا است اگر رشته شما این است چرا در بانک سرمایه بازاریابی میکردید؟ شما که در حوزه بانکی و نفتی تخصص نداشتید چرا مدیرعامل شرکت نفت و گاز سرمایه و زیر مجموعه این بانک میشوید؟ همسر شما مدیرعامل شرکت نفتی دیار است در این زمینه توضیح دهید؟
قهرمانی افزود: در تاریخ ۲۷/۱/۹۲ شرکت نفت و گاز سرمایه تشکیل میشود و سهام آن را به آقای بخشایش واگذار میکنیم و در تاریخ ۱۸/۶/۹۲ نامهای به آقای بخشایش میزنید و میگویید سهام شرکت را به بانک سرمایه واگذار میکنید و این موضوع در روزنامه رسمی منتشر نمیشود، ۳۰۰ هزار تن با شرکت نفت هرمز پاسارگاد قرارداد قیر منعقد میکنید و آقای دلاویز امضا نمیکند تا شبههای ایجاد نشود، آقایان در تاریخ ۲۸/۸/۹۴ طبق گواهی روزنامه رسمی از شرکت نفت و گاز سرمایه خارج میشوند.
نماینده دادستان افزود: پرونده شما را اعمال شما به جریان انداخت، شما هنرمندان را بدنام و پولهای کثیف را وارد سینما کردید. باید از جامعه هنرمند عذرخواهی کنید. شما امامی را به بخشایش وصل کردید و باید در مورد منشا پولهای امامی از وی سوال میپرسیدی، شاید شما در سال ۹۲ از امامی جدا شدید، اما در دبی به هم وصل شدید.