نمایش خانگی: رضا دادویی کارگردان سریال “آبان” که ازجمله آثار پرمخاطب شبکه خانگی بوده در خلال یک گفتگوی تفصیلی هم درباره شباهت های سریال به فیلم “پیشنهاد بی شرمانه”آدریان لین توضیح داده و هم درباره اینکه سریال را متهم کرده اند به بیحیایی.
رضا دادویی که بعد از انصراف محسن قرایی فرصت یافت کارگردانی سریال “آبان” را برعهده گیرد به روزنامه فرهیختگان گفت: خودِ شباهتها به شهرزاد یا پیشنهاد بی شرمانه، نه نقطهضعف است و نه قوت؛ من اصولاً مشکلی در وجود شباهت نمیبینم. درامهای بزرگ جهان دائماً از یکسری ساختارهای مشترک مثلث عشقی یا تراژدیهای انسانی بهره میبرند. به طوری که دیگر قصه نویی نیست، بلکه روایتها از آن متفاوت است. همانطور که فیلم «درباره الی» با وجود آنکه فرض اولیهاش میتواند یادآور «ماجرا»(L’Avventura) باشد، به روایت اصغر فرهادی تبدیل میشود. همه ما یک فیل در تاریکی مولانا هستیم که برداشتهای متفاوتی ارائه میکنیم.
وی ادامه داد: در «آبان» هم اگرچه ممکن است موقعیتهای کلی یادآور آثار دیگر باشد، اما آنچه اهمیت دارد نحوه روایت و تمرکز بر تأثیر تصمیمات بر زندگی شخصیتهاست. بنابراین، اساساً بحث قصۀ جدید یا شباهت داشتن و نداشتن، به نظر من نه نقطهقوت محسوب میشود و نه نقطهضعف. یعنی اگر شما توانسته باشید روایت خود را بهدرستی و بهشیوهای جذاب برای مخاطب ارائه دهید، دیگر هیچ اهمیتی ندارد که آیا به اثر دیگری شباهت دارد یا خیر. بله، تمام مثلثهای عشقی و سهگانهها در جهان به یکدیگر شباهت دارند. چه کسی میتواند بگوید ندارند؟ مگر سریال «شهرزاد» به داستان «خسرو و شیرین و فرهاد» شباهت ندارد؟ مگر خود این سریال برگرفته از آن اسطورهها و افسانهها نیست؟ خب، پس میتوان گفت چون شبیه آنهاست، کار نویی نیست؟ خیر. «شهرزاد» روایت خوبی است که در زمان خود، بر بستر تاریخی مشخصی، رویدادی را بهخوبی نمایش داده و درخشیده است. یا برای مثال، فیلم «پیشنهاد بیشرمانه»؛ آیا واقعاً غیر از اینکه مردی به زنی پیشنهادی خاص میدهد، شباهت دیگری میان داستان آن فیلم و سریال «آبان» وجود دارد؟ آیا اصلاً روند قصه شباهتی دارد؟ آیا هیچ ارجاع مستقیمی به آن ماجرا وجود دارد؟
دادویی درباره نقدهای تند علیه سریال گفت: برخی در نقدشان گفتهاند که این سریال «بدترین، زشتترین، بیحیاترین» سریال تاریخ ایران است. در پاسخ گفتم اگر چنین دیدگاهی داشته باشیم، پس باید تمام قصههای عرفانی، مذهبی و حتی متون مقدس را نیز زیر سؤال ببریم. تجربههای انسانی گسترده و متنوع است؛ نمیشود هر چه را که خود تجربه نکردهایم، انکار کنیم. به نظر من، سکوت در برابر مشکلات جامعه، باعث نمیشود آن مشکلات از بین بروند. بلکه اگر امروز دربارهشان حرف نزنیم، فردا دیگر قادر به مهارشان نخواهیم بود؛ مثل سیلی که اگر به موقع جلویش گرفته نشود، مهار کردنش غیرممکن میشود. من هم که همۀ اتفاقات جهان را تجربه نکردهام. اینکه صرفاً چون تجربهای نداشتهام، آن را نفی کنم، اشتباه است…